زنان؛ بر تخت تربيت نسل انسان

فزونى توان جسمى مرد، او را به بازار كار كشانده و محوريت تحصيل و تدبيرِ خرج خانه را به او داده، و لطافت روحى زن، او را بر تخت تربيت نسل انسانى نشانده است، آيا با چنين تفاوتى چگونه بايد برخورد كرد؟ نفى اين تفاوت، كارساز و مفيد است؟

حفظ دو نظام تربيتى و معيشتى، چنين تفاوتى را در وضع حقوق مادى اقتضاء مى كند تا اين كه صنفى از سر نياز اقتصادى ناچار نشود نقش تربيتى خويش را رها كند و در جاى ديگر همانند مرد به ايفاى نقش بپردازد.

كشاندن زن كه از قدرت جسمى كمتر و توان تربيتى بالاتر برخوردار است به بازار كار و فعاليت هاى بدنى و دورساختن او از محيط تربيت نسل انسانى، نه فقط به صلاح زن نيست، بلكه نظام جامعه را از رشد و تعالى باز مى دارد.

به گفته روژه گاردى: «بعضى پيشنهادها مبنى بر مشاركت دادن زنان در امور، براى حفظ منافع آن ها نيست، بلكه هدف استفاده از زنان است جهت حذف موانع موجود بر سر راه مردان».[1]

حاصل كلام اين كه: نه مى توان نسبت به وجود زنان و نقش اجتمايى آنان بى تفاوت بود و نقش زنان امروز را در گذشته جستجو كرد- كه آن شرايط اقتضاى آن نقش را داشت- و نه مى توان به اسم نقش آفرينى زن در شرايط جديد، اسير فيمينيسم افراطى شد و خدمت در خانه را بر قدرت اجتماعى سياسى، اقتصادى ترجيح داد.

 

-------------------------------
[1] - زنان چگونه به قدرت مى رسند؟ گارودى، ص 84 ترجمه امان اللّه ترجمان ..

Share