پرندگان

پرندگان از نظر حلال يا حرام بودن دو دسته اند:
الف) پرندگانى كه حلال يا حرام بودن آنها تصريح شده است، مانند: مرغ، خروس، مرغابى، اردك و كبوتر كه حلالند و پرنده هايى چون كلاغ، زاغ، خفاش، عقاب، طوطى و طاووس كه حرامند.
ب) پرندگانى كه حلال يا حرام بودن آنها تصريح نشده است و بايد از روى نشانه ها شناخت.

معيار پرندگان حلال گوشت و حرام گوشت
پرندگان حلال از حرام به دو امر تشخيص داده مى شود كه هركدام از آنها در شرع علامت حلال و حرام بودن است.
1. هر پرنده اى كه گشودن بالهايش در وقت پريدن بيشتر از تكان دادن بالهايش باشد، حرام است و هر پرنده اى كه عكس آن باشد، حلال است.
2. هر پرنده اى كه يكى از سه ويژگى زير را داشته باشد، حلال است و هر پرنده اى كه هيچ يك از آنها را نداشته باشد، حرام است 1. چينه دان (چيزى كه نزديك گلوى پرنده است كه دانه ها در آن جمع مى شود)، 2. سنگدان (كه سنگهاى ريزى كه پرنده مى خورد در آن جمع مى شود) 3. تيغى كه در پشت پاى پرنده قرار دارد.[1] و به آن چنگك گفته مى شود.

پرندگان حلال
مسأله: از پرندگان، تمام اقسام كبوتر حلال است مانند قمرى، قرقاول، بلدرچين، كبك، شترمرغ، مرغابى، هوبره، درنا و همه اقسام مرغ خانگى و همه اقسام گنجشك كه از جمله آنهاست بلبل و سار و چكاوك.[2]

پرندگان حرام
مسأله: خفاش و طاووس و طوطى و هر پرنده صاحب پنجه- چه قوى باشد كه با آن پرندگان را صيد كرده و پاره پاره نمايد مانند باز و قوش و عقاب و شاهين و قرقى يا ضعيف باشد كه بر آن قدرت نداشته باشد مانند لاشخور و كركس، همه اينها از پرندگان حرام گوشت مى باشند.[3]
مسأله: حرام گوشتان عرضى به پرندگانى گفته مى شود كه ذاتاً حلال گوشت هستند ولى از نجاست و مدفوع انسان تغذيه مى كنند.[4]

پرندگان مكروه
مسأله: مكروه است از پرندگان، هُد هُد، پرستو و جغد و كبوتر صوام و آن پرنده اى است كه رنگ خاكى دارد و داراى گردن دراز است و بيشتر روى درخت خرما مى نشيند. و شقراق و آن پرنده سبزى است كه به اندازه كبوتر است.[5]
مسأله: تخم پرنده ها در حليّت و حرمت، تابع خود پرنده ها است، پس تخم پرنده حلال، حلال و تخم پرنده حرام، حرام مى باشد و تخمى كه مشتبه باشد كه از كدام يك از آنهاست، آن كه دوطرفش مختلف است و سر آن با ته آن تشخيص داده شود مانند تخم مرغ، خورده مى شود و در صورتى كه دو طرفش مساوى باشد، خورده نمى شود.[6]

 

-----------------------------------
[1]  تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الاطعمة و الاشربة، القول فى الحيوان، ص 157، م 8؛ جواهر، ج 36، ص 298؛ فرهنگ فقه، ج 2، ص 42
[2]  تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الاطعمة و الاشربة، القول فى الحيوان، ص 156، م 6
[3]  تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الاطعمة و الاشربة، القول فى الحيوان، م 6
[4]  فرهنگ فقه، ج 2، ص 255
[5]  تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الاطعمة و الاشربة، القول فى الحيوان، م 6
[6]  تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الاطعمة و الاشربة، القول فى الحيوان، م 12؛ جواهر، ج 36، ص 334.

Share