حديث دشت عشق

ثروتم، يک کوله پشتى، بيش نيست!!.
الان مورخ 13/12/63 در لشکر مي باشم، من نمي دانم که زمان عمليات کي است. ولي مي دانم که اين شب هاي آخر است، و اين شب ها شب هاي راز و نياز و دوستي و دعا است. اين شب ها شب هاي خودسازي و از خودگريختن و به خدا پيوستن است. من احساس مي کنم که اين شب ها شب هاي آخر من است و چند روزي تا رسيدن به معبود فاصله ندارم چه خوب است، از خودگذشتن و به ملکوت پيوستن، چه خوب است، از هيچ چيز به همه چيز رسيدن، چه خوب است، از فنايي به جاوداني (شهادت) رسيدن چه زيباست.
من چند وصيت شخصي دارم. کتاب هاي مرا به کتابخانه کانون بدهيد و لباس هايم را به مستضعفين بدهيد. دوچرخه را بفروشيد و پولش را به حساب 100 امام واريز نماييد. کتاب هاي درسي ام را به انجمن اسلامي هنرستان شهيد رجايي بدهيد.
بسيجي شهيد، «مصطفي ابراهيم آبادي» در تاريخ 15/9/1342 در تهران متولد شد ودر 25/12/1362 در منطقه شرق دجله به شهادت رسيد. روحش شاد.[1]

----------------------------------------------

[1] (بنياد شهيد و ايثارگران منطقه 6 تهران)

کيهان، شماره 18899

Share