تفكري كه عين سلوك است

سؤال: آيا خودِ اين جلسات و مباحث يك نوع مشغول شدن به مفاهيم نيست؟

جواب: بله خود اين صحبت ها هم از جهتي تماشاگري است، در حالي كه در دينداري به جاي تماشاگري، بازيگري بايد مقصد و مقصود باشد، منتها بازيگري براي نظر به حقايق، راه و رسمي دارد كه آگاهي از آن راه و رسم لازم است، گفت:

آن جهان و راهش ار پيدا بدي
كم كسي يك لحظه در اين جا بدي

پس معلوم است هنوز راه پيدا نشده است كه اين جا هستيم. ولي به هر حال اگر مشغول جلسات ممتد شديم و وارد ارتباطِ وجودي با عالم قدس نگشتيم، حاصل کار همان مفهوم گرايي صِرف است كه عرض شد پوچي و بي بركتي به بار مي آورد، اگر فقط آدرس داشته باشيد فايده ندارد. آري بعضي از علوم هست كه خودش يك نحوه سلوک است مثل مباحث معرفت النفس و يا مباحث معاد، البته به شرطي كه آن علوم به نحو حضوري و قلبي ارائه شود و انسان را به درون خود و عالم غيب و قيامت سير دهد،  اگر با قرآن و روايات درست برخورد شود چنين نقشي دارند.

علمي که مي گويد لايه ها و حجاب هاي بين خود و حقيقت را پس بزن و خودت را درست ببين، علمي است كه عين سلوك است.  اين نوع معرفتْ خود به خود ما را وارد عالَم معني مي كند، و آن فكري هم كه در روايات توصيه شده است اين چنين است، در واقع آن علم نظركردن به حقايق الهيه است. چنان چه رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) مي فرمايند:

«فِكْرُ ساعةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبادِةِ سَنَةٍ وَ لا يَنالُ مَنْزِلَةَ التَّفَكُرِ اِلَّا مَنْ خَصَّهُ الله بِنُورِ المَعْرَفَةِ وَ التَّوْحِيد»[1]

يك ساعت فكر بهتر از يك سال عبادت است و كسي به مقام و منزلت تفكر نمي رسد مگر آن كه خداوند او را به نور معرفت و توحيد مخصوص كرده باشد.

اگر با دقت زياد به اين روايت توجه فرمائيد نكته ارزشمندي را مطرح مي كند و آن اين كه كسي وارد وادي تفكر نمي شود و نمي تواند وارد آن نوع تفكر شود كه يك ساعت آن بهتر از يك سال عبادت است، مگر اين كه خداوند او را به نور معرفت و توحيد مخصوص گرداند، معلوم است كه نور معرفت و توحيدِ مورد نظر، معرفت حضوري است و آن تفكر، تفكري است كه سير به سوي حقايق است. مثل وقتي شما به نحو حضوري به نفس خود نظر داريد و در خود سير مي كنيد. چنانچه ملاحظه فرماييد، همين روايت به خودي خود ما را متذکّر مي كند كه به كجا نظر كنيم. و به همين جهت گفته مي شود تدبّر در سخنان معصوم(علیهم السلام) به خودي خود عبادت است. بعضي ها تصوّر مي کنند بايد روايت بخوانند تا بعد کاري بکنند، در حالي كه صِرف تدبّر در روايات يک نحوه سير است. آيت الله بهجت«حفظه الله تعالي» فرموده بودند روزي يک روايت بخوانيد، بعد از يک سال ببينيد چقدر فرق كرده ايد. چون روايات نوري دارد كه انسان را در يك حالت حضوري، با حقايق عالم مرتبط مي كند. روايت خواندن فرق مي کند با کتاب خواندن، روي اين اساس مي توان گفت تدبّر در قرآن و روايات يك نحوه  عمل قلبي است. جنس فرهنگ اهل البيت(علیهم السلام) اين است، چون خودشان با نظر به حقايق غيبي سخن مي گويند و لذا سخنانشان هم يك نحوه نظر به حقايق را در انسان ايجاد مي كند و تفكر در اين نوع متون، عين سلوك است.

---------------------------------------------

[1] - «مستدرك الوسائل»، ج11 ، ص184.

Share