فصل چهل و ششم: احکام حدود

فصل چهل و ششم: احکام حدود

[حدود]

1- حدّ زنا

موجبات حدّ زنا

سؤال 1390- مرد متأهّلی با دختری باکره، یا با زنی بیوه آمیزش نموده است. مجازات این مرد چیست؟
جواب: اگر آن مرد متأهّل بوده و همسرش نزد او و در اختیار او بوده و مانع شرعی و عرفی نداشته است، زنای او محصنه و حدّ او رجم است، و در مواردی که رجم میسّر نباشد حکم او قتل است.
سؤال 1391- اگر زن شوهرداری (به عقد دائمی) با فریب و نیرنگ با مرد متأهّلی ازدواج کند و دخول هم صورت بگیرد و این مرد متأهّل هم عالمانه این ازدواج را کرده باشد، آیا عمل ایشان زنا محسوب و هر دو مجازات دارند؟
جواب: در صورتی که زن نزد شوهرش زندگی می‌کرده و مرتکب این عمل شده زنای محصنه می‌باشد و حدّش اعدام است. مرد هم اگر همسر دائمی داشته و همسرش نزد او زندگی می‌کرده و مرتکب چنین عملی شده است حکم او نیز اعدام است.
سؤال 1392- اگر مردی که دارای زن صیغه‌ای (مدّت‌دار و لو درازمدّت) است، با زنی که دارای شوهر دائمی است زنا کند، آیا مجازات این مرد اعدام است؟
جواب: حدّ اعدام ندارد؛ بلکه حدّ او یک صد تازیانه است.
سؤال 1393- زن و مردی که هر دو متأهّل بوده‌اند بر حسب پیشامدها و جور شدن امکاناتی (مثل اعتیاد شوهر و غیره) به یکدیگر نزدیک شده و در حد تقبیل و مانند آن تماس داشته‌اند، ولی عمل دخول انجام نشده است. خوشبختانه بعدا توبه کرده‌اند، حال سؤال این است که پس از طلاق زن (که محرک آن، این آشنایی نبوده)، آیا این دو مشمول حکم زنای محصنه می‌شوند و برای همیشه به هم حرام هستند.
جواب: آنها به یکدیگر حرام ابدی نیستند و حکم زنای محصنه ندارند؛ ولی باید جدّاً از آن گناه خود توبه کنند.
سؤال 1394- اگر کسی با زن مرده‌ای نزدیکی کند، آیا جرم زنا صورت گرفته و حدّ زنا دارد؟
جواب: آری زنا صورت گرفته و حدّ شرعی دارد.
سؤال 1395- آیا در جهت اثبات زنای زوجه، شهادت زوج به ضمیمه شهادت فرزندان، یا شهادت فرزندان به تنهایی کفایت می‌کند؟
جواب: شهادت آنها در صورتی که شرایط شهادت در آنها جمع باشد، کافی است؛ ولی اگر زوج جداگانه مدّعی باشد باید چهار شاهد بیاورد.
سؤال 1396- یکی از راههای ثبوت زنا چهار بار اقرار نزد حاکم شرع است؛ فرض کنیم مأمورین انتظامی شخصی را به اتّهام این فعل حرام در یکی از جلسات محاکمه نزد قاضی آوردند و قاضی از او پرسید: «آیا قبول داری مرتکب فعل حرام زنا شده‌ای»؟ و متّهم در پاسخ بگوید: «آری، قبول دارم».
الف) آیا بهتر است قاضی اقرار دوّم، سوّم و چهارم را در همان جلسه محاکمه از متّهم اخذ کند، یا باید این کار در جلسات متعدّدی انجام شود؟
جواب: اقرارهای چهارگانه در یک مجلس خالی از اشکال نیست؛ بعلاوه قاضی وظیفه ندارد از متّهم سؤال کند که تو این کار را کرده‌ای یا نه؟ بلکه باید بگذارد متّهم اگر مایل است خودش اقرار کند، یا از او سؤال کند که شما را برای چه اتّهامی به اینجا آورده‌اند.
ب) آیا بهتر است که قاضی قبل از اخذ اقرار به متّهم اعلام کند که چهار بار اقرار مستوجب حدّ است، یا این که سکوت اختیار کند و سپس به نحو مقتضی تصمیم بگیرد؟
جواب: قاضی وظیفه‌ای برای تبیین این گونه مسائل در برابر متّهمین ندارد.

 

اقسام حد

سؤال 1397- آیا برای زنی که مورد تجاوز به عنف قرار گرفته، اعم از ثیّب و یا باکره، علاوه بر مجازات و یا ارش البکاره مهر المثل نیز ثابت است؟
جواب: تنها مهر المثل تعلّق می‌گیرد.
سؤال 1398- مردی به صورت عنف، زن شوهردار، یا زن بیوه، یا دختر باکره‌ای را چه از طریق وطی در قُبل یا دُبر، مورد تجاوز قرار می‌دهد، این زن یا دختر به همین سبب به نحوی خودکشی می‌کند، آیا زانی محکوم به قصاص است؟ یا باید دیه زانیه مکره را پرداخت نماید؟
جواب: تجاوز به عنف، حکمش اعدام است، و در اینجا قصاص نیست.
سؤال 1399- شخصی اقرار کرده که با دختری رابطه داشته و با وی نزدیکی نموده است؛ چون دختر حامله شده به دستور زنی به وی مشروب آلوده به سم می‌دهد تا سقط جنین کند و برای این که دختر را به خوردن آن تشویق کند خود نیز از آن مشروب می‌خورد و همان روز که در حال عادی با وی نزدیکی کرده بود بعد از بی‌اختیار شدن دختر دوباره با او نزدیکی می‌کند. دادگاه نزدیکی با دختر را در حالی که بی‌اختیار بوده زنای به عنف اعلام و حکم به اعدام متّهم صادر نموده است، استدعا دارد بفرمایید:
الف) با وجود رضایت دختر در زمان هوشیاری و با وجود اصل استصحاب، آیا نزدیکی در زمان بی‌اختیاری را می‌توان زنای به عنف تلقّی نمود؟
ب) آیا صرف اقرار به نزدیکی اقرار به زنا محسوب می‌شود؟
جواب: چنانچه ثابت نشود که آن زن نسبت به مواقعه حالت امتناع داشته است صدق زنای به عنف در فرض مسأله ثابت نیست، و اقرار به واژه «نزدیکی» اقرار صریح محسوب نمی‌شود، باید اقرار به زنا باشد تا حکم جاری شود.
سؤال 1400- بعضی از فقها در زنای مطاوعی دختر باکره، عقیده دارند که ارش البکاره به وی تعلّق می‌گیرد، نظر حضرتعالی چیست؟
جواب: زانیه مطاوعه حقّ مهریّه و ارش بکارت ندارد؛ مگر این که مرد او را اغفال کرده باشد که بکارت را زائل نمی‌کند.
سؤال 1401- کسی که قرار است به عنوان حد یا قصاص اعدام شود، اگر حدود و تعزیرات دیگری که مادون قتل است برای او ثابت شود، آیا می‌توان از آنها صرف‌نظر کرد؟ آیا در این جهت بین حقّ‌الله و حقّ‌النّاس تفاوتی وجود دارد؟
جواب: اوّل باید حدود دیگر اجرا شود و بعد حدّ قتل؛ مثلًا در مورد سارق قاتل اوّل حدّ سرقت بر او جاری می‌شود و بعد حدّ قتل، و در اینجا تفاوتی میان حقّ‌الله و حقّ‌النّاس نیست.
سؤال 1402- شخصی به مجازات شلّاق، حبس، تبعید، اعدام، قصاص و جزای نقدی محکوم شده است، آیا تمام این مجازات‌ها باید اجرا شود؟ اگر باید اجرا شود ترتیب اجرای مجازات‌های فوق چگونه است؟ اگر حبس وی 20 سال باشد، آیا باید قصاص و اعدام بعد از 20 سال که حبس وی تمام می‌شود اجرا شود؟ اگر شخص حاضر به پرداخت جزای نقدی نشد، یا قادر به پرداخت نبود، آیا باید حکم اعدام و قصاص را تا اجرای حکم جزای نقدی به تعویق بیندازیم؟
جواب: مسأله قصاص (اعدام) و شلّاق بر تبعید و حبس مقدّم است و نوبت به آن دو نمی‌رسد و جریمه نقدی را می‌توان از اموال او برداشت.
سؤال 1403- آیا در عصر ما، که اجرای حدّ رجم در پاره‌ای از موارد محذورات داخلی یا خارجی دارد، می‌توان به عنوان ثانوی آن را به نوع دیگری از اعدام تبدیل کرد؟ در این حالت، مسأله فرار از حفیره که سبب سقوط حد در فرض اقرار می‌شود چه خواهد شد؟
جواب: در فرض مسأله تبدیل رجم به نوع دیگری از اعدام مانعی ندارد و مسأله امکان فرار از حفیره الزامی نیست، یکی از طرق نجات متّهم آن است که اقرار خود را پس بگیرد.
سؤال 1404- مراد از پیرمرد و پیرزنی که باید شلّاق به صورت ضغث (یک توده چوب باریک) درباره آنها اجرا شود، چیست؟ آیا از حیث سن معیار خاصّی دارد؟ اگر ندارد، آیا قدر متیقّنی دارد؟
جواب: منظور، پیرمرد یا پیرزنی است که زدن شلّاق بر آنها قابل تحمّل نیست، یا خوف خطر دارد.

 

چگونگی اجرای حدّ زنا

سؤال 1405- شخصی که محکوم به شلّاق شده، حالت صرع (غش) دارد، هر وقت او را برای اجرای شلّاق حاضر می‌کنیم، دچار صرع می‌شود. چه باید کرد؟
جواب: باید حد را متوقّف کرده تا از این حالت بهبودی یابد و اگر امید بهبودی نیست، باید از «ضغث و شماریخ» استفاده کرد.
سؤال 1406- آیا واجب یا جایز است که محکوم را در هنگام اجرای حکم شلّاق بست؟ در صورتی که اجرای حکم شلّاق بدون بستن محکوم، امکان نداشته باشد یا متعسّر باشد، چه باید کرد؟
جواب: بستن محکوم جایز نیست؛ مگر در جایی که اجرای حکم بدون آن غیر ممکن یا متعسّر است.
سؤال 1407- با توجّه به این که افراد از حیث قدرت جسمانی و تحمّل مجازاتها، مختلف هستند، شخصی که مجری حکم شلّاق می‌شود، چگونه باید باشد؟ نحوه وارد کردن شلّاق بر بدن محکوم چگونه می‌باشد؟ مجری باید تا چه اندازه دست خود را جهت فرو آوردن شلّاق بالا ببرد؟
جواب: بی‌شک ضارب باید تناسب را در این موضوعات در نظر بگیرد و در نحوه وارد کردن شلّاق احتیاط آن است که دست خود را آن قدر بالا نبرد که زیر بغل پیدا شود، و مجرم را نباید برای شلّاق زدن خوابانید.
سؤال 1408- شلّاق باید بر کدام یک از قسمت‌های بدن محکوم وارد شود و بر کدام قسمت‌ها نباید وارد شود؟ آیا به یک قسمت از بدن باید وارد شود، یا به تمام قسمت‌های بدن به صورت پراکنده و یکنواخت؟
جواب: باید شلّاق روی بدن تقسیم شود و بر محلّ واحد که سبب آسیب بیشتر می‌شود نباشد، و باید بر هیچ نقطه خطرناکی (مانند سر، صورت، عورت، قلب و مانند آن) شلّاق نزند.
سؤال 1409- شلّاقی که با آن حدّ یا تعزیر را اجرا می‌نمایند، از حیث ضخامت، اندازه و نوع جنس چه خصوصیّاتی باید داشته باشد؟ آیا می‌تواند از جنس چرم، پلاستیک، چوب یا سیم باشد؟ آیا می‌تواند لبه‌دار باشد، یا قطر آن باید گرد باشد؟
جواب: مسلّماً استفاده از سیم، کابل، چوب و امثال آن جایز نیست و باید از شلّاقهای متعارف و بافته باشد؛ نه زیاد قطور و نه زیاد باریک.
سؤال 1410- زمان اجرای شلّاق باید چه ساعتی از روز باشد؟ آیا در هر ساعتی جایز است؟
جواب: زمانی که بر اثر گرما و سرما شدّت خاصّی پیدا نکند.
سؤال 1411- فضایی که در آن حکم شلّاق اجرا می‌شود، چه فضایی باید باشد؟ آیا مثلًا در زمستان می‌توان حکم شلّاق را در فضای باز، که بسیار سرد است، اجرا کرد؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد، که در چنین فضایی اجرای حد شرعاً اشکال دارد.
سؤال 1412- آیا شلّاق حدّی و تعزیری را می‌توان در ملأ عام اجرا کرد؟
جواب: در مواردی که منصوص است، یا تأثیری در امر به معروف و نهی از منکر دارد، یا مجرم، متجاهر است، اظهار آن مانعی ندارد، در غیر این سه صورت، در ملأ عام انجام نگیرد.
سؤال 1413- محکوم به شلّاق در هنگام اجرای حکم از حیث پوشیده و عریان بودن، چگونه باید باشد؟ در مواردی که باید پوشیده باشد، مراد از پوشیده بودن چیست؟ آیا افرادی که در زمستان شلّاق می‌خورند، جایز است با لباس زمستانی باشند؟ آیا در موارد فوق بین زن و مرد، بالغ و غیر بالغ (در مواردی که تأدیب دارد)، بین تعزیرات و حدود، بعض حدود با بعض دیگر، زمستان و تابستان و ضعیف البنیه و قویّ‌البنیه فرق است؟
جواب: احتیاط آن است که افراد را مطلقاً برهنه نکنند؛ ولی نباید پوشش بقدری کلفت باشد که تأثیر شلّاق را از بین ببرد و در مورد زنان باید لباسهایشان را به آنها بپیچند که بدنشان نمایان نشود و ظاهراً در لباس فرقی از نظر ضعیف و قویّ‌البنیه نیست؛ ولی در نحوه زدن شلّاق بین آنها تفاوت است؛ یعنی باید به نسبت توان اشخاص شلّاق زد.
سؤال 1414- حالت محکوم در هنگام اجرای حکم شلّاق از حیث نشسته، درازکش و ایستاده بودن چگونه باید باشد؟ آیا بین زن و مرد، بالغ و غیر بالغ، تعزیرات و حدود، فرق است؟
جواب: در حدّ زنا، مرد باید ایستاده باشد و زن نشسته، و در غیر زنا نیز احتیاط آن است که همین روش رعایت شود.
سؤال 1415- در صورتی که پس از اجرای مجازات رجم، به زعم این که مجرم به قتل رسیده، جسد وی به سردخانه منتقل شود، ولی بر حسب اتّفاق، علائم حیاتی در او مشاهده شود و پس از معالجه سلامت خود را بازیابد. بفرمایید:
الف) آیا صرف صدق عنوان رجم، و لو به قتل منجر نشود، کفایت می‌کند (تا در فرض مسأله نیازی به اجرای مجدّد حکم نباشد)؟ یا چون قتل از طریق رجم موضوعیّت دارد، باید مجدّداً حکم رجم را در مورد وی به مرحله اجرا گذاشت؟
جواب: در صورتی که مسأله از طریق شهود ثابت شده باشد، باید رجم منتهی به قتل شود و اگر از طریق اقرار بوده، قاضی می‌تواند حکم عفو صادر کند.
ب) در فرض دوّم، آیا مجرم می‌تواند دیه جراحات وارده در اثر اجرای حکم در مرتبه اوّل را مطالبه نماید؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، پرداختن دیه به عهده کیست؟
جواب: در صورتی که رجم اوّل طبق موازین بوده و تعدّی و تفریط در آن رخ نداده و زنده بودن مرجوم بر حسب تصادف بوده باید مجدّداً رجم شود و پرداختن دیه جراحات سابقه بر کسی واجب نیست؛ ولی همان گونه که در بالا گفته شد، در صورتی که حدّ به سبب اقرار ثابت شده باشد، حاکم شرع می‌تواند او را مورد عفو قرار دهد (ضمناً توجّه داشته باشید که اجرای حدّ به صورت رجم در شرایط عصر ما در بسیاری از موارد خالی از اشکال نیست و باید به انواع دیگر قتل مبدّل شود، که شرح آن قبلًا گذشت).
سؤال 1416- پرده بکارت بعضی از دختران حلقوی و یا ارتجاعی است که در صورت دخول هم ازاله بکارت نمی‌شود، آیا مجازات دخول با این قبیل دختران مشمول مجازات ازاله بکارت است؟
جواب: در فرض مسأله مشمول مجازات یا دیه ازاله بکارت نیست؛ ولی احکام دیگر ثابت است.
سؤال 1417- مرد مسلمانی کراراً مرتکب زنای محصنه با زن شوهرداری شده است، لذا دادگاههای جمهوری اسلامی بر اساس شواهد، اسناد و اعترافات دو طرف و همچنین با رؤیت فیلم ویدئویی این عمل قبیح، که توسّط زانی ضبط گردیده، به این پرونده رسیدگی کرده و حکم رجم را در مورد زانی صادر نموده‌اند، با توجّه به این که تأیید حکم رجم باید به وسیله دیوان‌عالی و با طی کردن مراحل تأیید گردد.
الف) آیا همسر شرعی زانی می‌تواند به کذب ادّعا کند که در طول ایّام گذشته، که زانی اقدام به این عمل قبیح می‌نموده، از همسرش جدا بوده تا بدین وسیله احصان شوهرش برطرف شود و حدّ رجم ساقط گردد؟ البتّه همسر شرعی و قانونی او در اختیار وی بوده و مانعی برای انجام وظایف همسری وجود نداشته است.
جواب: هیچ کس نمی‌تواند از طریق دروغ و حیله مانع اجرای حدود الهی گردد.
ب) هرگونه اقدامی برای نجات این مرد از مرگ به طرق مختلف چه حکمی دارد؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1418- پسری با دختری زنا کرده و دختر حامله شده است، آیا می‌توان پسر را مجبور کرد تا با آن دختر ازدواج کند؟ برای جلوگیری از ضایع شدن حقّ دختر چه باید کرد؟
جواب: هیچ کس را نمی‌توان مجبور به ازدواج کرد؛ ولی حاکم شرع می‌تواند، در صورتی که زنا از طریق اقرار ثابت شود، عفو او را مشروط به ازدواج کند و اگر ازدواج نکرد یک صد تازیانه به او بزند.
سؤال 1419- مرد متأهّلی (به صورت عنف، یا با رضایت دختر) دختری را، که از نظر شرعی و قانونی بالغ است، ازاله بکارت نموده است، آیا اعلان رضایت چنین دختری بدون رضایت ولیّ، یا جدّ پدری در تخفیف مجازات مرد متجاوز مؤثّر است؟
جواب: در اجرای حد تأثیری ندارد؛ ولی نسبت به مهر المثل در فرض عنف مؤثّر است.
 

2- حدّ لواط

سؤال 1420- لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) شخصی قبل از تشکیل محکمه رسمی در ستاد امر به معروف و نهی از منکر (نیروی انتظامی) در حال بازجویی به عمل شنیع لواط اقرار کرده است. قاضی مأذون با لباس مبدّل در جلسه حاضر بوده و متّهم واقف به سمت و منصب او نبوده است. آیا چنین اقراری، اقرار نزد حاکم شرع تلقّی و مستوجب حدّ قتل است؟
جواب: ضرورتی ندارد متّهم قاضی را بشناسد، مشروط بر این که اقرار جامع الشّرایط باشد.
ب) متّهم در جلسه واحده ماجرا را نقل کرده است و در جملات فعلیّه مرجع ضمیر فاعلی خودش بوده است. آیا این گونه اقرار، اقرار مکرّر تلقّی می‌گردد، یا برای تکرار اقرار تعدّد جلسات و شرایط دیگر لازم است؟
جواب: تعدّد مجلس شرط است، بنابر احتیاط واجب.
ج) متّهم در محکمه منکر دخول شده و می‌گوید من در هنگام بازجویی فکر می‌کردم که عمل لواط اعم از دخول و تفخیذ است. آیا چنین اقراری مستوجب سقوط حدّ قتل است؟
جواب: در صورت احتمال اشتباه در حقّ متّهم ادّعای او پذیرفته می‌شود.
د) با توجّه به این که در فرض توبه اقرارکننده، حسب نظر فقهای عظام، حاکم شرع می‌تواند عفو یا اجرای حد نماید، آیا قاضی مأذون موظّف و مکلّف است که مراتب توبه مقرّ را به ولیّ امر یا نایب او منعکس نماید یا آن که صرفاً مختار است؟
جواب: چنانچه قاضی مأذون در قضاوت باشد خود او می‌تواند عفو نماید و اگر رعایت ضوابط ایجاب می‌کند، به ولیّ امر اطّلاع دهد.
 

3- حدّ قذف

سؤال 1421- اگر کسی نسبت به مرده‌ای افترا ببندد، آیا حدّ قذف درباره او جاری می‌شود؟
جواب: از این نظر فرقی میان حیّ و میّت نیست؛ هر دو حدّ قذف دارد.
سؤال 1422- اگر کسی به انسان زنده‌ای افترا ببندد و مقذوف قبل از صدور، یا اجرای حکم بمیرد، آیا ورثه او حق دارند تقاضای صدور حکم، یا تقاضای اجرای مجازات نمایند؟
جواب: حقّ مطالبه حدّ قذف به ورثه منتقل می‌شود.
سؤال 1423- اگر دو نفر بر اثر شکایت متقابل محکومیّت شلّاق داشته باشند، آیا تهاتر قهری صورت می‌گیرد؟ مثلًا زید به عمرو فحش داده و عمرو نیز به زید، و دادگاه هر دو نفر را به 30 ضربه شلّاق محکوم کرده است، آیا در مرحله اجرا این دو مجازات با تهاتر قهری کأن لم یکن محسوب و اجرا نمی‌شود؟ آیا در موارد فوق بین جرایم مشابه و جرایم غیر مشابه فرق است؟ آیا بین حدود (مانند حدّ قذف) و غیر حدود (مانند سرقت تعزیری) فرق است؟ در صورتی که زید به 40 ضربه و عمرو به 30 ضربه محکوم شود، آیا نسبت به 30 ضربه تهاتر قهری صورت می‌گیرد؟ آیا تهاتر قهری در دیات و سایر مجازاتها نیز جاری می‌شود؟
جواب: تهاتر مربوط به اموال است و یک حکم عقلایی و شرعی است؛ ولی در باب حدود نیاز به دلیل دارد و اصل در اینگونه موارد عدم سقوط از طرفین است و چون تنها در باب قذف دلیل بر سقوط داریم نه موارد دیگر، تنها در مورد حدّ «قذف» حکم سقوط از طرفین جاری می‌شود؛ ولی هر دو تعزیر می‌شوند؛ امّا در سایر حدود و تعزیرات از طریق تهاتر ساقط نمی‌شود، و در مورد دیات چون بازگشت به دین مالی می‌کند تهاتر ثابت است.
سؤال 1424- این جانب در حال تحقیق پیرامون جرم توهین به مقدّسات مذهبی در حقوق ایران به عنوان پایان‌نامه این دوره می‌باشم و با توجّه به مادّه 513 قانون تعزیرات سال 1375 که مقرّر می‌دارد: «هر کس به مقدّسات اسلام و یا هر یک از انبیای عظام (علیهم السلام) یا ائمّه طاهرین (علیهم السلام) یا حضرت صدّیقه طاهره (علیها السلام) اهانت نماید، اگر مشمول حکم ساب النّبی باشد اعدام می‌شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد» سؤال این است که آیا از جنبه فقهی توهین به مقدّسات اسلام (غیر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و انبیای عظام یا ائمّه طاهرین (علیهم السلام) یا حضرت صدّیقه طاهره (علیها السلام)) مثلًا توهین به کعبه معظّمه یا مساجد و امثال آن می‌تواند به سبّ النّبی (صلی الله علیه و آله) منجر شود و تحت این عنوان مشمول مجازات اعدام گردد، یا باید مجازات تعزیری قسمت دوّم مادّه مزبور را مورد حکم قرار داد؟
جواب: توهین به سایر مقدّسات تعزیر دارد؛ ولی در خصوص آلوده کردن خانه کعبه به نجاست روایات متعدّدی داریم که حکم آن قتل است.
سؤال 1425- آیا انسان می‌تواند خود را به صفاتی که به خودی خود خوب نیستند، مثل شقیّ، کثیر الذّنوب و مانند آن معرّفی کند؟
جواب: جایز نیست.
سؤال 1426- آیا لقب بد گذاشتن بر کسی جایز است؟
جواب: گذاشتن القاب زشت جایز نیست.

 

4- حدّ شرب خمر

سؤال 1427- آیا خوردن شراب به مقدار کم، در صورتی که فقط و فقط برای معالجه باشد و به هیچ وجه هدف سکر در آن نباشد و توأم با استغفار و اکراه باشد و معالجه هم بدین طریق میسّر شود، به نحوی که هیچ دارویی نتواند تا این حدّ مؤثّر باشد، و فی الواقع برای حفظ جان و بقای وجود باشد و لاغیر مجاز است؟
جواب: تنها در صورتی جایز است که ضرورت قطعی پیدا کند و داروی منحصر به فرد باشد و جانشینی نداشته باشد، و غالباً چنین نیست.
سؤال 1428- نوشیدن مسکرات، بطوری که آدمی را از خود بی‌خود نکند و برای او ضرر نداشته باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: نوشیدن مسکرات در هیچ حال جایز نیست و حدّ شرعی دارد و تفاوت حال اشخاص در آن تأثیری ندارد؛ حتّی نوشیدن یک قطره از آن هم حرام است.
سؤال 1429- چنانچه متّهم بعد از اقرار به شرب خمر در محضر دادگاه مدّعی شود که قبل از دستگیری از گناه خود توبه نموده است، آیا در این مورد حدّ ساقط می‌گردد، یا این که این مورد از مواردی است که می‌تواند مشمول عفو ولیّ امر قرار گیرد؟
جواب: توبه بعد از دستگیری اثری ندارد؛ ولی هرگاه سخن او حکایت از توبه فعلی او کند، حاکم شرع می‌تواند او را ببخشد، مشروط بر این که ثبوت جرم از طریق اقرار باشد.

 

5- حدّ سرقت

سؤال 1430- آیا شروع به جرم سرقت، حقّ النّاس است که قابل گذشت باشد، یا حقّ‌الله است که قابل گذشت نمی‌باشد؟
جواب: اگر منظور از شروع این است که مثلًا وارد خانه مردم شده و قبل از سرقت دستگیر شده است، صاحبخانه می‌تواند او را ببخشد و رها کند.
سؤال 1431- دو پسرعموی معتاد، مواد مخدّر به خود تزریق می‌کنند، یکی از آنها فوراً می‌میرد و دیگری زنده می‌ماند، ولی شوکه می‌شود، ترس و وحشت حواس و تصمیم‌گیری را از او سلب می‌کند، مدّتی در ماشین سواری می‌ماند و بعد جسد او را در یکی از کوچه‌های تهران به زمین می‌گذارد، ناگهان یادش می‌آید که در جیب آن مقتول هزار دلار پول وجود دارد، آن را به قصد حفظ برمی‌دارد و بعد از گزارش و اعتراف آن را دست‌نخورده به کلانتری تحویل می‌دهد و بالاخره کلانتری نیز به پدر مقتول تحویل می‌دهد، آیا از نظر شرعی این عمل سرقت محسوب می‌شود؟
جواب: در فرض مسأله برداشتن آن پول و تحویل آن سرقت محسوب نمی‌شود.
سؤال 1432- پس از اجرای حدّ سرقت، عضو قطع‌شده ملک کیست؟ ملک حکومتی که مجری حدّ است، یا شخص محدود؟ در صورت دوّم آیا پیوند آن عضو با جرّاحی به شخص محدود، یا فروش آن برای پیوند به دیگری جایز است؟
جواب: عضو قطع شده متعلّق به صاحب آن است؛ ولی پیوند مجدّد آن به صاحب اصلی جایز نیست. امّا می‌تواند به دیگری، مجّانی یا در برابر قیمت، واگذار کند.
سؤال 1433- شخصی 15 سال قبل اتومبیلی خریده و اکنون مشخّص شده که مسروقه است، طبق قانون شرع و عرف مال مسروقه به صاحب آن مرجوع می‌شود، خریدار (که احتیاج به اتومبیل دارد) چه مبلغ حق دارد از سارق بگیرد؟
جواب: صاحب پول حق دارد پول خود را از سارق بگیرد، و نظر به این که در این فاصله زمانی تورّم زیاد بوده است، می‌تواند به قیمت امروز از او بگیرد؛ یعنی نرخ متوسّط تورّم اجناس را محاسبه کند و بر آن بیفزاید.
سؤال 1434- آیا بین حکم سارق از مسجد و غیر مسجد تفاوتی هست؟
جواب: گناه سارق از مسجد بیشتر است؛ ولی حدّ آن دو یکسان است.
سؤال 1435- سرقت اطّلاعات سرّی کد شده و رمزدار، از شبکه‌های کامپیوتری و یا کامپیوترهای شخصی و کشف رمز آنها چه حکمی دارد؟ و نیز سرقت و فروش غیر مجاز شماره‌های موبایل توسّط افراد آشنا به سیستم سوئیچ آن چه حکمی دارد؟
جواب: سرقت به هر حال حرام است و اگر اطّلاعاتی باشد که جنبه مالیّت دارد و در عرف عقلای امروز خریدوفروش می‌شود، در صورتی که شرایط حدّ سرقت در آن جمع باشد، اجرای حدّ سرقت در آن بعید نیست؛ البتّه این در مورد کسانی است که اموال آنها محترم است.
سؤال 1436- هرگاه شریک بدون اطّلاع و در غیاب شریک دیگر، با سوء نیّت و به قصد اضرار به شریک خود، اموال منقول شراکتی را با شکستن قفل‌ها و تخریب دیوار و سقف به صورت پنهانی به جای دیگری ببرد، آیا عمل وی سرقت محسوب می‌شود؟
جواب: اگر سوء نیّت او محرز شود که با علم و اطّلاع از حرمت این کار و به قصد سرقت چنین عملی را مرتکب شده است حدّ سرقت بر او جاری می‌شود.
سؤال 1437- با عنایت به نصاب در باب سرقت (که قیمت ربع دینار طلای خالص مسکوک رایج، یا ارزش آن طبق بند 9 ماده 198 قانون مجازات اسلامی می‌باشد) و این که در کشور تنها سکّه‌های طلا و بهار آزادی به عنوان طلای مسکوک جریان داشته و هیچ کدام آنها 24 عیار خالص نمی‌باشد و همانند سایر نقود و مسکوکات رواج واقعی ندارد، آیا قیمت ربع دینار سکّه‌های طلای مسکوک غیر خالص و غیر رایج، مانند سکّه بهار آزادی فعلی که ظاهراً 18 عیار می‌باشد، یا قیمت ربع دینار طلای خالص غیر مسکوک را می‌توان ملاک قرار داد؟ و اصولًا در صورت نبودن سکّه طلای مسکوک رایج خالص، آیا حدّ سرقت ساقط می‌شود؟
جواب: منظور از طلای خالص، طلای 24 عیار نیست؛ بلکه همین طلاهای معمولی است که در عرف، خالص شمرده می‌شود و اگر سکّه رایج معامله پیدا نشود باید فرض کنیم که اگر این مقدار از طلا مسکوک رایج معامله بود، چه مقدار افزایش قیمت پیدا می‌کرد و در مورد شک باید دست بالا را گرفت، و در هر حال حدّ شرعی سرقت ساقط نمی‌شود.
سؤال 1438- در مورد سرقتی که موجب حدّ است بفرمایید: آیا پس از شکایت مال‌باخته و قبل از ثبوت جرم، عفو سارق توسّط مال‌باخته نسبت به اجرای حدّ تأثیر دارد؟
جواب: بعد از طرح شکایت، عفو مال‌باخته تأثیری ندارد.
سؤال 1439- در مواردی که سارق مورد عفو مال‌باخته قرار می‌گیرد، آیا حاکم شرع می‌تواند بنا به مصالحی حدّ را اجرا نماید؟
جواب: در صورتی که قبل از طرح شکایت او را عفو کند، حاکم شرع نمی‌تواند حدّ را اجرا کند؛ ولی اگر مصالح مهمّی ایجاب کند، تعزیر او جایز است.
سؤال 1440- چنانچه شخصی بدون اجازه صاحب اثر (کتاب، یا فیلم و مانند آن) منتشر شده، از محتویات آن استفاده غیر مجاز نماید، آیا می‌توان وی را به عنوان ارتکاب سرقت، تعقیب نمود؟
جواب: این مورد، احکام سرقت را ندارد؛ ولی این کار تجاوز به حقّ دیگران محسوب می‌شود و تعزیر دارد.
سؤال 1441- گوسفند و یا حیوان مادّه‌ای از کسی به سرقت رفته و سارق پس از چند سال دستگیر می‌شود، آیا سارق، علاوه بر اصل یا قیمت حیوان مسروقه، بایستی زاد و ولد حیوانی را که دزدیده نیز به صاحبش بدهد؟
جواب: باید زاد و ولد و تمام منافعی که از آن برده است را به صاحب اصلی برگرداند و مخارجی را که برای آن کرده نمی‌تواند کم کند.
سؤال 1442- در موردی که جهت اثبات موضوع سرقت ادلّه‌ای وجود نداشته باشد و شاکی از متّهم تقاضا نماید که قسم بخورد و متّهم از قسم خوردن امتناع نماید و شاکی قسم بخورد که متّهم سرقت کرده است. در این مورد علاوه بر این که متّهم باید اموال مسروقه را به شاکی تحویل دهد، آیا می‌توان حد بر او جاری کرد؟
جواب: حدود و تعزیرات با قسم ثابت نمی‌شود؛ ولی اموال ثابت می‌شود.
 

6- حدّ محارب

سؤال 1443- لطف فرموده پاسخ سؤالات زیر را مرقوم فرمایید:
الف) تعریف «محارب» و «مفسد فی الارض» را از نظر فقهی و اصطلاحی بیان فرمایید.
جواب: محارب به کسی می‌گویند که با اسلحه مردم را تهدید کند و قصد جان یا مال یا ناموس مردم را داشته باشد و در محیط اجتماع ناامنی ایجاد کند. و مفسد فی الارض کسی است که منشأ فساد گسترده‌ای در محیطی شود؛ هرچند بدون توسّل به اسلحه باشد، مانند قاچاقچیان موادّ مخدّر و کسانی که مراکز فحشا را بطور گسترده ایجاد می‌کنند.
ب) نظر حضرتعالی در خصوص تعریف «محارب» و «مفسد» در قانون مجازات اسلامی، بخش حدود، مواد 183 الی 196 چه می‌باشد؟ کلمه «واو» در قسمت اخیر ماده 183: « … محارب و مفسد فی الارض» چه نوع واوی است، عطفی، ربطی، یا استینافی؟
در صورت اختلاف معنای میان محارب و مفسد فی الارض، نظر شما در خصوص عمل قانونگذار در مترادف آوردن آن دو معنا چیست؟
جواب: این دو با یکدیگر تفاوت دارد و مترادف نیست؛ بلکه میان آنها نسبت عموم من وجه است.
ج) در باب حدود قانون مجازات اسلامی گاه از لفظ «مفسد فی الارض» و گاه نیز از لفظ «فساد فی الارض» استفاده شده است، به نظر حضرتعالی علّت این تغییر چه می‌باشد؟ آیا مطلب خاصّی مورد نظر بوده است؟
جواب: ظاهراً در میان این دو تفاوتی نیست؛ در یک جا سخن از فاعل به میان آمده و در جای دیگر از فعل.
د) در بعضی ابواب حدود، مانند حدّ شرب خمر، آمده است که هرگاه عمل موجب حد، تکرار گردد و حد نیز در هر مرتبه اجرا شود، در مرتبه سوّم، حدّ قتل خواهد بود (مادّه 179 قانون مجازات اسلامی) حال این سؤال مطرح است که:
آیا حدّ قتل از باب افساد فی الارض است، یا از باب دیگر است؟
جواب: بنابر احتیاط واجب، بطوری که بسیاری از بزرگان گفته‌اند، در غیر شرب خمر قتل در مرتبه چهارم انجام می‌گیرد و این مسأله مربوط به عنوان «مفسد فی الارض» نیست؛ بلکه نصوص خاصّه‌ای درباره آن وارد شده است.
ه-) آیا حدّ محارب و مفسد فی الارض از قوانین امضایی است، یا از قوانین تأسیسی اسلام می‌باشد؟
جواب: ظاهر این است که از قوانین تأسیسی است؛ ولی بطور اجمال در بعضی از قوانین عقلا نمونه‌هایی از آن دیده می‌شود.
سؤال 1444- در نوع کتب فقهی تعریف جامع و مانعی، که ارکان و عناصر تشکیل‌دهنده موضوع را مشخّص نماید، در مورد جرم «محاربه و افساد فی الارض» ذکر نشده است و ابهام در این مورد به قوانین مصوّب جمهوری اسلامی نیز سرایت نموده و شمول و عدم شمول این موضوع نسبت به برخی مصادیق مورد ابهام است.
از طرفی بسیاری از فقها در مورد تعریف رایج" من شهر السّیف لإخافة النّاس" در خصوص تشهیر سیف، الغای خصوصیّت نموده و ملاک محاربه را" اخافۀ النّاس" یا" سلب امنیّت عمومی" دانسته‌اند؛ با توجه به این نکته استدعا می‌شود نظر مبارک را در مورد شمول عنوان" محاربه" و" افساد فی الارض" در خصوص اشخاص یا باندهایی که با ارتکاب اعمالی نظیر" هواپیماربایی"،" آشوب و شرارت"،" دزدیدن کودکان خردسال"،" اسیدپاشی" و نظایر آن، که موجب ایجاد ناامنی و اضطراب در جامعه می‌شود، بیان فرمایید. به عبارت دیگر آیا شخص یا گروهی که با ارتکاب هر یک از اعمال فوق الذّکر و نظایر آن موجب وحشت و ناامنی عمومی شود، به عنوان" محارب" قابل مجازات می‌باشند؟
جواب: کسانی که به خاطر تکرار یکی از جنایات بالا سبب ناامنی و خوف اجتماعی شوند، مصداق مفسد هستند؛ ولی عنوان محارب مشروط به کشیدن اسلحه به روی مردم است.
سؤال 1445- بسیاری از اوقات، مؤمنین در بین خود شخصی را پیدا می‌کنند که برای اجانب جاسوسی می‌کند و گاهی این عمل کثیف باعث ضررهای سنگینی بر مسلمانان می‌شود. آیا کشتن چنین شخصی جایز است؟
جواب: این کار جایز نیست؛ مگر این که از مصادیق «مفسد فی الارض» باشد که البتّه تشخیص این مسأله و اجرای حکم تنها بر عهده حاکم شرع است.
سؤال 1446- لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) در حدّ محارب، تبدیلِ «تبعید» به «حبس در تبعید» را جایز می‌دانید؟
جواب: حکم همان تبعید است، نه «حبس در تبعید» و نه «حبس»؛ مگر در جایی که تبعید مفسده‌ای دارد، یا سبب فرار مجرم می‌شود.
ب) حدّ اقل و حدّ اکثر تبعید در محاربه چند سال است؟
جواب: احتیاط آن است که کمتر از یک سال نباشد و بیش از آن دلیلی بر جواز ندارد.
سؤال 1447- توبه محارب در مجازات چه تأثیری دارد؟
جواب: اگر قبل از دستگیری توبه کند و اثر آن ظاهر شود مجازات او برطرف خواهد شد.
سؤال 1448- آیا در صدق محاربه، کشیدن سلاح شرط است، یا این که تجهیز سلاح (یعنی مسلّح بودن به سلاح آشکار) یا حمل سلاح (مسلّح بودن به سلاح مخفی) نیز از مصادیق محاربه است؟
جواب: در محاربه تجرید و تجهیز سلاح به عنوان ترسانیدن مردم شرط است.
سؤال 1449- فردی نقشه ربودن شخصی را به منظور اخّاذی کشیده، و شخص دوّم سلاح و اتومبیل برای این عمل تهیّه کرده، و شخص سوّم با اسلحه اقدام به ربودن شخص مذکور نموده است، آیا بر هر سه نفر محاربه صدق می‌کند؟
جواب: فقط نفر سوّم محارب است و دو نفر دیگر به عنوان معاونت تعزیر دارند.
سؤال 1450- در فرض سؤال قبل، آیا بین این که اخّاذی تحقّق پیدا کرده (پول از خود شخص یا بستگان او اخذ شده باشد) یا تحقّق پیدا نکرده باشد، فرق است؟
جواب: در هر دو صورت عنوان محاربه صدق می‌کند.

 

7- حدّ ارتداد

سؤال 1451- لطفاً حکم کسی را که با اختیار و علم به این که اگر وارد جمع مشرکین و وهّابی‌های متعصّب شود او را مجبور به کفر و ارتداد می‌کنند، با توجّه به این که بنای مرتد شدن را هم نداشته است، بیان نمایید.
جواب: ارتداد به صورت اجباری اثر ندارد، و چنین کسی مرتد محسوب نمی‌شود.
سؤال 1452- آیا زمان و مکان در اصل ارتداد، یا در تشدید و عدم تشدید حکم دخیل هستند؟
جواب: زمان و مکان در این مورد تأثیری ندارد.
سؤال 1453- اگر کسی با این که از پدر و مادر مسلمان متولّد شده نماز نخواند، بلکه به نماز و نمازگزار توهین نماید و همچنین به قرآن مجید جسارت کند، مثلًا بگوید: «آن را آتش می‌زنم» و در مورد امام حسین (علیه السلام) بگوید: «او برای این که به مقام برسد جنگیده است» و در موارد فراوان اقرار به گناهان کبیره، همچون زنا، بکند چه حکمی دارد؟
جواب: چنین کسی مرتد است و حاکم شرع حق دارد حدّ ارتداد بر او جاری کند.
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌2، ص: 503

سؤال 1454- زندگی کردن با افراد مرتد چه حکمی دارد؟ آیا مورد تأیید اسلام است؟
جواب: حرام است؛ مگر به منظور هدایت آنها به آیین حق.
سؤال 1455- در مورد فرقه ضالّه بهائیّت، طرز تفکّر آنان، عقایدشان، برخورد ما با آنان و مواردی از این قبیل چه منابعی را معرّفی می‌فرمایید تا مورد مطالعه قرار گیرد؟
جواب: کتابی به نام «محاکمه و بررسی در تاریخ باب و بهاء» که منبع بسیار خوبی است نوشته شده است، از کتاب «ارمغان استعمار» نیز می‌توانید بهره بگیرید. این گروه جزء کفّار محاربند و در دامان استعمار پرورش یافته‌اند.
سؤال 1456- عدّه‌ای مسلمان و حتّی اهل نماز هستند؛ ولی به هنگام خشم و عصبانیّت، یا وقتی که دچار بلایی سخت می‌شوند، عادت دارند که نعوذ باللّه به ذات اقدس الهی جسارت کنند، حکم آنها چیست؟ وظیفه دیگران در برخورد با آنها چیست؟
جواب: اگر از حال عادی بیرون می‌روند و مالک زبان خود نیستند از اسلام خارج نمی‌شوند، در غیر این صورت مرتد هستند و حاکم شرع باید حدّ مرتد بر آنها جاری کند.
سؤال 1457- مسلمانانی که با زبان حقایق دین را انکار می‌کنند یا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال می‌دانند، مثلًا می‌گویند: «ربا حلال است» یا می‌گویند: «قیامتی نیست و بهشت و جهنّم همین دنیاست» و ما از باطن آنها آگاهی نداریم، حکم چنین کسانی چیست؟
جواب: هرگاه ظاهر حال آنها این باشد که جدّی سخن می‌گویند، احکام ارتداد، در صورتی که سخنان آنها موجب انکار خدا یا نبوّت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) شود، بر آن مترتّب می‌شود؛ ولی اگر قرائنی هرچند ظنّی بر عدم اعتقاد آنها به محتوای این الفاظ باشد، حکم ارتداد بر آنان جاری نمی‌شود.
سؤال 1458- کسی که امامان (علیهم السلام) را سبّ کند چه حکمی دارد؟ آیا سابّ، مرتد است؟ آیا بین فطری و ملّی در این مسأله فرقی هست؟
جواب: آری مرتدّ است و ظاهراً در اینجا فرقی بین فطری و ملّی نیست.
سؤال 1459- آیا حکم مرتد فطری، که به کشورهای خارجی عزیمت می‌کند، در آن بلاد قابل اجراست و نقض قوانین آن کشورها محسوب نمی‌گردد؟ آیا فرقی بین بلاد کفر و غیر آن هست؟
جواب: با فرار او حکم عوض نمی‌شود؛ ولی اگر نقض قوانین آن بلاد مشکل مهمّی به بار آورد اجرای آن حکم متوقّف می‌شود؛ مگر در موارد استثنایی.
سؤال 1460- آیا می‌توان کسی که علناً ارتدادش را نمایان کرده را بدون اذن حاکم شرع، به قتل رساند؟ آیا در این مورد فرقی بین ملّی و فطری هست؟
جواب: در هر دو صورت جایز نیست، و اجرای حدود بدون اذن حاکم شرع جایز نمی‌باشد.
سؤال 1461- آیا غُلات، کسانی که به آنها «علی‌اللّهی» می‌گویند، مرتدّند؟
جواب: اگر واقعاً اعتقاد به الوهیّت حضرت علی (علیه السلام) داشته باشند، کافرند؛ ولی بسیاری از غُلات فعلی ادّعای خود را توجیه می‌کنند که منجر به ادّعای الوهیّت نشود و ما اظهارات آنها را می‌پذیریم؛ مگر این که علم به خلاف آن داشته باشیم.
سؤال 1462- بطور اتّفاقی از عقاید منحرف شخصی (مثل انکار نماز و روزه، تحریف قرآن و مانند آن) مطّلع می‌شویم. آیا اطّلاع دادن به افرادی که با این شخص رفت و آمد دارند و از عقاید او بی‌خبرند، لازم است؟
جواب: اگر احتمال می‌دهید که خطر و ضرری برای جامعه اسلامی، یا بعضی از مسلمانان ایجاد می‌کند، خبر دهید؛ خواه خطر عقیدتی باشد یا غیر آن.
سؤال 1463- آیا انکار حج و نماز و روزه باعث ارتداد می‌شود؟
جواب: اگر انکار ضروریات اسلام توأم با علمِ به ضروری بودن باشد موجب خارج شدن از دین می‌شود و اگر توأم با علم نباشد باعث خروج از اسلام نمی‌گردد.

 

مسائل متفرّقه حدود

سؤال 1464- نظر اسلام را درباره مجازات بفرمایید، آیا مجازات هدف است یا وسیله؟
جواب: در هیچ مورد مجازات هدف اصلی نیست؛ بلکه یک وسیله بازدارنده برای مجازات شونده یا سایر مردم است. به همین جهت دستور داده شده که مجازات آشکار باشد تا اثر بازدارندگی خود را در جامعه ببخشد و نیز در مجازات تعزیری و بعضی از موارد حدود، هرگاه مجرم از طریق دیگری از گناه خودداری کند و توبه نماید، مجازات از میان می‌رود.
سؤال 1465- برخی معتقدند که در اسلام زندان وجود نداشته، بلکه حبس در خانه وجود دارد، آیا صحیح است؟
جواب: این سخن درست نیست، در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) زندان چندان مورد نیاز نبود؛ ولی در عصر علی (علیه السلام) و همچنین در عصر خلفا زندان وجود داشت؛ زیرا جامعه اسلامی گسترش پیدا کرده بود و مجرمان افزایش یافته و گروههایی در فکر ضربه زدن به اسلام و مسلمین بودند.
سؤال 1466- آیا می‌توان به خاطر اجرای حدّ شرعی در مورد قطع عضو، قبل از اجرای حدّ، برای جلوگیری از احساس درد شدید و یا شوکه شدن و مانند آن، عضو مذکور را بی‌حس و یا شخص را بیهوش نمود؟
جواب: ظاهراً اشکالی ندارد.
سؤال 1467- لطف فرمایید سه مورد از تعارض «نصّ» با «ظاهر» در حدود را در صورت صلاحدید مرقوم فرمایید.
جواب: در مورد حدّ سرقت ظاهر آیه قرآن این است که سارق به هر اندازه و از هرجا چیزی بدزدد باید دستش قطع شود، در حالی که نصوص می‌گوید نصاب معیّنی برای سرقت وجود دارد و شرایط متعدّد دیگر. همچنین در مورد مقدار قطع دست، آیه مطلق است؛ ولی نصوص آن را محدود به حد خاصّ (انگشتان) نموده است. مورد دیگر آیه حدّ زناست که ظاهر آیه این است که در تمام موارد، حدّ آن تازیانه است؛ در حالی که نصوص در مواردی حدّ رجم و در بعضی از موارد تبعید نیز اضافه شده است، و در بعضی از موارد قتل است، مانند زنای به عنف و زنا با محارم. در آیات ارث نیز در بسیاری از موارد در نصوص استثنائاتی وارد شده، در حالی که آیات ارث مطلق است.
سؤال 1468- هزینه درمان و بهبود شخصی که، در اثر اجرای حدّ یا قصاص، یکی از اعضای خود را از دست داده به عهده بیت المال است یا محکوم؟
جواب: در صورتی که شخص محکوم توانایی درمان داشته باشد بر عهده خود اوست؛ در عین حال مطابق بعضی از روایات حاکم شرع در مورد حدود می‌تواند درباره او ارفاق کرده و هزینه آن را بپردازد؛ ولی اگر تمکّن ندارد، هزینه رأساً بر عهده بیت المال است، هم در حدود و هم در قصاص.
سؤال 1469- در صورتی که هزینه درمان بر عهده بیت المال باشد، حکم اختصاص به معالجات اوّلیّه دارد، یا معالجات بعدی را نیز در بر می‌گیرد؟
جواب: فرقی نمی‌کند.
سؤال 1470- اگر مجری شلّاق، اشتباهاً بیشتر از مورد حکم شلّاق بزند، چه باید کرد؟
جواب: در صورتی که عمداً یا بر اساس سهل‌انگاری باشد قصاص می‌شود، و اگر سهواً باشد و دیه داشته باشد، دیه آن از بیت المال پرداخته می‌شود.
سؤال 1471- در حدود و تعزیرات چه کسی باید شلّاق را اجرا کند؟ آیا در تعزیرات و حدودی که شاکی خصوصی دارد (مانند حدّ قذف و سرقت تعزیری) شاکی خصوصی اجرا می‌کند، یا قاضی اجرای احکام، یا هر کسی را که قاضی تعیین کند؟
جواب: شلّاق اگر به عنوان حد یا تعزیر باشد، به وسیله قاضی یا کسی که از طرف قاضی، مأموریت پیدا می‌کند، انجام می‌شود؛ ولی اگر جنبه قصاص داشته باشد، صاحب حق می‌تواند، اجرا کند.

 

تعزیرات

سؤال 1472- ملاک اصلی تعزیرات در حکومت اسلامی چیست؟
جواب: هرگونه تخلّف از واجبات شرع و ارتکاب گناهان کبیره تعزیر دارد، و تعزیر منحصر به شلّاق یا زندان نیست؛ بلکه از اندرزهای دوستانه، که سبب ترک عمل گردد، شروع می‌شود تا محرومیّت موقّتی از بعضی از حقوق اجتماعی و جریمه مالی و مانند آن.
سؤال 1473- لطفاً این دو سؤال را جواب فرمایید:
الف) فعل حرامی که مرتکب آن تعزیر می‌شود باید چه شرایطی داشته باشد؟
جواب: تمام گناهان کبیره در صورت صلاحدید حاکم شرع تعزیر دارد.
ب) افرادی که اقدام به نگهداری و تماشای فیلمهای ویدئویی مبتذل می‌کنند (که در آن بدن عریان، یا نیمه عریان زنان، اعمال جنسی، مجالس لهو و لعب، رقص مختلط و امثال آن نشان داده می‌شود) آیا تعزیر دارند؟
جواب: آری تعزیر دارند؛ ولی توجّه دارید که تعزیر مراتبی دارد، گاه از طریق اندرز و نصیحت است و گاهی از طریق بیان تند و اعتراض شدید و گاه شلّاق و زندان و گاه جریمه مالی (اشخاص و موارد با هم متفاوت است).
سؤال 1474- اگر شخصی مرتکب چند جرم تعزیری شود، آیا مجموع شلّاقی که برای چند جرم محکوم می‌شود باید از 74 ضربه کمتر باشد، یا باید شلّاق هر جرم کمتر از 74 ضربه باشد؟ آیا در این خصوص، بین جرایم مشابه و غیر مشابه فرق است؟ در صورتی که مجاز به صدور حکم به بیشتر از 74 ضربه باشیم آیا حدّ اکثری برای آن متصوّر است؟
جواب: مجازات تعزیری هر جرم باید کمتر از حدّ مشابه آن جرم باشد، ولی مجموع مجازاتها حدّ معیّنی ندارد، امّا باید توان محکوم را در نظر گرفت که جان محکوم به خطر نیفتد (البتّه جرایم مشابه یک تعزیر دارد).
سؤال 1475- کسی اقدام به خودکشی نموده، ولی به نحوی از مرگ نجات می‌یابد، آیا این فرد چون فعلش مخالف با موازین اسلامی بوده، مشمول تعزیر است؟
جواب: آری در صورت مصلحت می‌توان او را تعزیر کرد.
سؤال 1476- آیا زوجه را می‌توان به علّت عدم تمکین در امور زوجیّت، تعزیر نمود؟
جواب: تعزیر به دست حاکم شرع است که پس از شکایت زوج مبنی بر عدم تمکین زوجه و ثبوت آن انجام می‌گیرد، زوجه نیز می‌تواند به حاکم شرع شکایت کرده و برای زوج در برابر خلافکاریهایش تقاضای مجازات کند.
سؤال 1477- اگر مردی با زنی ازدواج کند و وظایف شرعی و قانونی خود را عمل نکند، از نظر قانونی در رابطه با ترک انفاق مجازات حبس دارد؛ ولی آیا حاکم شرع می‌تواند در رابطه با ترک وظایف واجب زناشویی، او را تعزیر کند؟
جواب: اگر ثابت شود که مرد بدون عذر شرعی و بدون رضایت همسرش به وظایف واجب خود عمل نکرده، حاکم شرع می‌تواند او را تعزیر کند.
سؤال 1478- اگر مردی با داشتن عیال دائمی و بدون رضایت و موافقت او، با زنی ازدواج موقّت نماید (درازمدت، یا کوتاه مدّت)، آیا چنین مردی بر اثر شکایت همسر دائمی اوّل قابل تعقیب و تعزیر است؟ اگر زن دائمی به نحوی در دسترس مرد نبوده و یا ترک منزل نموده باشد چه حکمی دارد؟
جواب: کار حرامی انجام نداده است؛ ولی مردان نباید ازدواج موقّت را وسیله هوسبازی خود قرار دهند.
سؤال 1479- اگر مستأجری ملک را بعد از پایان مدّت اجاره تخلیه ننماید، آیا می‌توان او را با تعزیر، یا حبس و مانند آن وادار به تخلیه نمود؟
جواب: در صورتی که حاکم شرع مصلحت را در تعزیر و حبس بداند مانعی ندارد؛ ضمناً مستأجر هم نباید گرفتار عسر و حرج شدید باشد، در این صورت باید ضرب الاجلی برای او تعیین کند.
سؤال 1480- همان طور که مستحضر هستید تعزیرات به دست حاکم است. آیا حدّ اقلّ تعزیرات یک ضربه شلّاق را هم شامل می‌شود؟
جواب: گاه ممکن است یک ضربه نیز حدّ اقلّ تعزیر باشد و همان تأثیر لازم را بگذارد.
سؤال 1481- مرد و زنی برای انجام عمل نامشروع در منزلی اجتماع کرده‌اند؛ ولی قبل از این که مرتکب عمل مذکور شوند دستگیر شده‌اند، آیا تعزیر می‌شوند؟
جواب: اگر هیچ‌گونه اقدامی نکرده باشند باید به نهی از منکر قناعت کرد.
سؤال 1482- زنی با آرایش‌زننده و حالت بدحجابی در معابر عمومی ظاهر شده و او را دستگیر کرده‌اند. لطفاً بفرمایید که:
الف) آیا می‌شود به عنوان تعزیر سر او را تراشید؟
ب) اگر مردی مرتکب فعل حرامی که مستوجب تعزیر است بشود، آیا می‌شود به عنوان تعزیر، یا علاوه بر تعزیر، سر او را تراشید؟
جواب: تراشیدن سر مطلقاً جزء تعزیرات نیست و باید راه دیگری را برای تعزیر، مانند جریمه نقدی یا زندان یا مجازات بدنی، انتخاب کرد؛ ولی در زندانها گاه برای ملاحظه مسائل امنیّتی سر متّهمین را می‌تراشند، و این مربوط به عناوین ثانویّه است.
سؤال 1483- اگر شخصی، با دست یا چیز دیگری، کاری کند که منی از او خارج شود این عمل چه حکمی دارد؟
جواب: این عمل استمنا نامیده می‌شود و حرام است و حتّی اگر بدون دست و وسایل دیگر، تنها با فکر کردن یا مشاهده بعضی از صحنه‌ها یا گوش دادن به بعضی از وسوسه‌های این و آن، این حالت به او دست دهد، مرتکب حرام شده است و تعزیر دارد.
سؤال 1484- افرادی که تحت تأثیر این عمل قرار می‌گیرند، چه خساراتی بر آنان وارد می‌شود؟
جواب: این عمل زیانهای بسیاری دارد؛ به تجربه ثابت شده است روی اعصاب اثر می‌گذارد، از نور چشم می‌کاهد، انسان را خمود و منزوی و گوشه‌گیر می‌کند و حتّی ممکن است سبب ناتوانی جنسی شود؛ امّا هنگامی که جوانان این عادت زشت را ترک کنند امید بهبودی می‌رود.
سؤال 1485- در بعضی از بیمارستان‌ها برای این که بفهمند انسان بچّه‌دار می‌شود یا نه، از مرد می‌خواهند که با عمل استمنا منی خودش را در اختیار آزمایشگاه قرار دهد، آیا این کار جایز است؟
جواب: تا ضرورتی ایجاب نکند و راه چاره منحصر به آن نباشد، جایز نیست.
سؤال 1486- استدعا دارد نصیحتی نموده و اشخاص مبتلا به این عمل (استمنا) را ارشاد فرمایید.
جواب: جوانان باید از دوستان و رفقای آلوده و بی‌بندوبار که غالباً سبب این آلودگیها می‌شوند بپرهیزند و از کتابهای بدآموز و مشاهده صحنه‌های محرّک اجتناب کنند، و عواقب کسانی که گرفتار این گونه امور شده‌اند را مشاهده نمایند و فریب وسوسه‌های بعضی از نویسندگان غیر متعهّد، که ادّعا می‌کنند این عمل ضرری ندارد، را نخورند و نیروهای خداداد خود را بیهوده از دست ندهند.
ضمناً توجّه به عبادات و تاریخ پیشوایان اسلام و نصایح و اندرزهای آنان اثر بازدارنده مهمّی در این زمینه دارد. برای توضیحات بیشتر می‌توانید کتاب «مشکلات جنسی جوانان» را مطالعه نمایید.
سؤال 1487- بعد از بوسیدن یکی از دوستانم، که از روی شهوت بود، مقداری مایع بی‌رنگ و کمی چسبنده از بدنم خارج شد؛ ولی بر خلاف منی لکّه‌ای روی لباس بر جای نگذارد. حال بفرمایید.
الف) عمل من چه حکمی دارد؟
جواب: این کار حرام بوده و باید توبه کنید، و برای کسی که توبه نکرده تعزیر دارد.
ب) آیا حقیر باید غسل کنم؟
جواب: اگر رطوبت خارج شده توأم با جستن نبوده، غسل ندارد.
ج) آیا این کار باعث باطل شدن وضو یا غسل می‌شود؟
جواب: در صورتی که قبلًا از بول استبرا کرده باشید، این مایع مشکوک وضو را باطل نمی‌کند.
د) اگر از روی شهوت نباشد چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه از روی شهوت نباشد اشکالی ندارد، ولی با توجّه به این که این گونه کارها دام شیطان است، سزاوار است از آن پرهیز کنید.
سؤال 1488- گناه زنا بیشتر است یا استمنا؟
جواب: هر دو حرام است و گناه زنا بیشتر است.
سؤال 1489- لطف فرمایید گناه بودن یا نبودن استمنا را طبق مقتضیات حال که در آن زندگی می‌کنیم بفرمایید. به دلیل این که به اعتقاد بنده افراط در این امر حرام و گناه است؛ ولی اگر افراط نشود گناه نیست چون در جامعه کنونی، فوق‌العاده مشکل است که انسان بر هوای نفسش غلبه کند.
جواب: استمنا مطلقاً و بدون شک حرام است؛ امیدواریم گرفتار وسوسه‌های شیطان نشوید؛ طرق مبارزه با آن را در کتاب «مشکلات جنسی جوانان» بیان کرده‌ایم.
سؤال 1490- چنانچه تعزیر، علاوه بر تازیانه مصادیق دیگری داشته باشد؛ (مانند: حبس، جزای نقدی، لغو جواز کسب، ابطال گواهینامه رانندگی، محرومیّت از مشاغل دولتی، ثبت سوء سابقه و مانند آن) لطفاً بفرمایید:
الف) آیا تعبیر «التعزیر دون الحد» فقط در خصوص تازیانه رعایت می‌شود، یا شامل دیگر موارد مذکور نیز می‌شود؟
ب) در صورت شمول به موارد دیگر، ملاک «دون الحدّ» چه می‌باشد؟
جواب: تعبیر به «دون الحد» در غیر موارد حدود معنا ندارد؛ ولی واضح است که باید تعزیر تناسب عقلایی با جرم داشته باشد.
سؤال 1491- اگر مرد عاقل و بالغی یکی از محارم مؤنّث و یا مذکّر نسبی خود را از روی شهوت ببوسد، مجازاتش چیست؟ اگر نابالغ باشد چه حکمی دارد؟
جواب: در مورد بوسیدن فقط تعزیر است و فرقی میان محارم و غیر محارم نیست (البتّه قاضی می‌تواند در مورد محارم، تعزیر شدیدتری قائل شود)، ولی فاعل نابالغ تعزیر ندارد؛ بلکه مقدار کمی به عنوان تأدیب تنبیه می‌شود.
سؤال 1492- در مجازاتهای منصوص اگر غیر از مجرم، دیگری هم زیان ببیند طبعاً از اصل قرآنی «و لا تزر وازرة وزر اخری» خارج است، مثل قصاص قاتل که فرزندان او یتیم می‌شوند؛ ولی در جایی که نصّ صریح در مورد مشروعیّت آن نیست مثل حبس، که با زندانی شدن مجرم عائله‌اش بشدّت متضرّر می‌شوند در حالی که جرمی نکرده‌اند و شارع نیز این عقوبت را بطور صریح از جمله مجازاتها قرار نداده است، مخالفت آن اصل قرآنی بدون نصّ صریح چگونه توجیه می‌شود؟
جواب: حبس یکی از انواع تعزیر است، و تعزیر در موارد مقرّره ممکن است باعث ضرر و زیان به دیگران شود، خواه به صورت شلّاق باشد یا جریمه نقدی یا جریمه مالی و این امور مانع از تعزیرات نمی‌شود، وگرنه اکثر تعزیرات باید تعطیل شود؛ چرا که غالباً زیانهایش به دیگران هم می‌رسد.
سؤال 1493- اثبات بعضی از جرایم، علی الخصوص جرایم ناموسی، که جامعه واکنش شدیدی نسبت به آن نشان می‌دهد، در نزد حاکم شرع مشکل است؛ چرا که شهادت چهار شاهد عادل یا اقرار چهار بار متّهم غالباً میسّر نیست. حال اگر حاکم تقریباً با توجّه به اوضاع و احوال قضیّه، ظن حاصل کند که مثلًا شخصی مرتکب یکی از جرایم مذکور گردیده و از طرفی آزادی وی به احتمال زیاد موجب درگیری و ناامنی خصوصاً در روستاها که جمعیّت کمی دارند می‌شود؛ آیا حاکم می‌تواند فقط به این جهت او را چند روزی بازداشت کند تا به قول معروف آتش فروکش کند و بعد حکم تبرئه وی را از جرم انتسابی صادر کند؟ همچنین در مواردی که درگیری دسته‌جمعی رخ می‌دهد و مقصّر مشخّص نیست، برای حفظ امنیّت جامعه و جلوگیری از درگیریهای بعدی می‌توان همه را بازداشت نمود؟
جواب: در مورد اوّل، اگر حاکم یقین پیدا کند متّهم کارهای خلاف مقدّماتی مانند خلوت با اجنبیّه یا کارهای مادون لواط و زنا انجام داده است، می‌تواند او را به عنوان تعزیر بازداشت کند و در مورد دوّم نیز همین معنا صادق است؛ یعنی اگر آنها درگیریهایی به وجود آورده و نظم اجتماعی را برهم زده‌اند و حفظ نظم اجتماعی منوط به بازداشت موقّت اینگونه اشخاص باشد، آن هم مانعی ندارد.
سؤال 1494- آیا در نگهداری متّهم در حبس تعزیری (با قرار بازداشت) حدّ اقلّ و اکثری هست، یا مدّت زمان به نظر حاکم شرع است؟
جواب: مدّت به نظر حاکم شرع است؛ ولی گاه مصلحت وحدت رویّه و پرهیز از بی‌نظمی قضایی ایجاب می‌کند که حدّ اقلّ و حدّ اکثر آن از طرف مقامات قضایی تعیین شود.

Share