فصل سی و چهارم و پنجم: احکام هبه و احکام احیای موات
احکام هبه
سؤال 1064- آیا هبه به زوجه، هبه لازم است؟
جواب: هبه به زوجه لازم نیست ولی بازگشت در آن مکروه است.
سؤال 1065- اگر شخصی منزلی را به نام همسرش در محضر اسناد ثبت کند ولی نه صیغه هبه بخواند و نه منزل را تحویل او دهد یعنی منزل را تخلیه نکرده است و در اختیار او نگذاشته است بلکه خودش و همسرش و فرزندانشان در آن منزل زندگی میکنند و صاحب اختیار منزل خود اوست، تا اینکه زن وفات میکند. آیا این منزل ملک آن زن محسوب میشود یا مال شوهر است؟
جواب: ظاهر این کار هبه شرعیّه است ولی چون قبض داده نشده است اعتباری ندارد.
سؤال 1066- شخصی ملک و زمین خود را به نفر دیگر هبه میکند و میگوید: مشروط بر اینکه تا زندهام اختیار آن را داشته باشم، آیا این هبه نافذ و آن شرط لازم است؟
جواب: چنانچه ملک و زمین را به قبض او بدهد اشکالی ندارد و هبه نافذ و لازم است و منافع آن زمین تا زنده است مال صاحب زمین است.
سؤال 1067- شخصی زمین خود را به کسی به شرط عوض هبه میکند، ولی موهوبٌ له عوض را نمیپردازد تا واهب فوت میکند، آیا وارث واهب خیار فسخ هبه موروث را دارد یا خیر؟
جواب: آری حق خیار فسخ دارد.
سؤال 1068- شخصی از مال منقول خود به پسرش که غایب بوده هبه کرده و شخصی را وکیل کرده که از جانب پسرش قبض کند و او قبض کرده است، آیا این هبه نافذ است چون واهب قبل از برگشت فرزندش از دنیا رفته است (لازم به توضیح است که این وکالت با اجازه حاکم شرع بوده است)؟
جواب: اگر فرزند غایب به حدّ بلوغ رسیده، وکالت مزبور مفید نیست و اگر نابالغ بوده کافی است بلکه احتیاج به وکالت ندارد.
سؤال 1069- اگر کسی به دیگری قرآنی را هدیه بدهد، آیا میتواند آن را پس بگیرد؟
جواب: اگر با قصد قربت بوده باشد مشکل است.
احکام احیای موات
سؤال 1070- املاک و زمینهایی از پدرانمان به ما ارث رسیده است ولی چگونگی تملّک آنها برای ما روشن نیست، آیا میتوانیم این زمینها را مانند بقیّه اموال طبق قانون ارث تقسیم کنیم؟
جواب: اگر زمین را پدران شما احیا کردهاند و قبلا موات بوده، طبق قانون ارث به ورثه آنها میرسد و همچنین اگر خریداری کرده باشند، و اگر هیچ سندی نسبت به سابقه این زمین در دست نیست و شاهد و گواهی نیز وجود ندارد، ملک از آن کسی است که در دست اوست یعنی ملک اجداد شما بوده و باید به قانون ارث عمل کنید.
سؤال 1071- شهرداری، قطعه زمینی را در یکی از شهرستانها که در طرح جامع شهرسازی به عنوان فضای سبز در نظر گرفته شده است، طبق قانون خریداری کرده و تملّک نموده است، نظر به مجاورت زمین فوق با گلزار شهدای شهرستان، پس از کسب مجوّز قانونی، قسمتی از آن مکان به مدفن آنان اختصاص یافته و تاکنون قریب به 50 شهید دفاع مقدّس در آنجا مدفون گردیده است، بعضی در اباحه آن مکان ایجاد تردید میکنند، حکم شرع در این مسأله چگونه است؟
جواب: چنانچه زمین مزبور موات بوده اشکالی ندارد و چنانچه زمین آبادی بوده که مالک داشته، اگر شهرداری طبق موازین شرع آن را تملّک کرده است اشکالی نیست، در غیر این صورت دفن اموات در آن جایز نیست.
سؤال 1072- زمین مواتی را یک نفر یهودی در رژیم گذشته با همکاری آن رژیم تسطیح کرده و برای آن اسنادی از اداره ثبت اسناد گرفته است. بعد از انقلاب آن شخص به خارج فرار کرده اموالش مصادره شده آن زمینها را سازمان زمینشهری تصاحب کرده و چند قطعه آن را به مسجد اختصاص داده است که فعلا در آن مسجدی بنا شده است، لطفاً در این زمینه به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) بفرمایید مجرّد تسطیح و قطعهبندی زمین موات موجب ملکیّت میشود و حکم تحجیر را دارد یا خیر؟
ب) آیا فرار این شخص حکم اعراض را دارد یا خیر؟
ج) در صورتی که استرضای یهودی لازم باشد و دسترسی به او نباشد، آیا مؤمنین آن محلّ میتوانند قیمت آن زمین را به ذمّه خودشان قرار دهند که هر وقت مالک مطالبه کرد بپردازند یا خیر؟
د) اگر به هیچوجه نتوانستیم مالک را پیدا کنیم و رضایتش را کسب نماییم، آیا با اذن فقیه میشود در این مسجد نماز خواند؟
جواب: الف) این کار موجب احیای زمین برای خانهسازی است و موجب ملکیّت است.
ب) فرار، دلیل بر اعراض نیست.
ج) اگر آن یهودی جزء کسانی بوده که بر ضدّ حکومت اسلامی یا دین اسلام فعّالیّت داشته است کافر حربی خواهد بود و تملّک آن زمین جایز است.
د) از جواب سؤال سابق معلوم شد.
سؤال 1073- چاهی در فاصله حدود 700 متری قنات قدیمی این روستا که تاریخ تأسیس آن مشخص است و از دهها سال قبل مورد بهرهبرداری بوده، حفر شده است. که مقداری از قنات، موقوفه امام حسین (علیه السلام) میباشد. با توجّه به قراین و شواهد، حفر چاه فوق سبب خشک شدن یا کم آب شدن مخزن قنات مذکور شده است، آیا صاحبان قنات و متولّیان موقوفه حقّ ممانعت استفاده از چاه فوقالذّکر را دارند و استفاده از آب این چاه جهت نماز و غسل چه صورتی دارد؟
جواب: در صورت ضرر زدن به قنات، احتیاط واجب ترک حفر آن چاه عمیق است و اگر حفر شده و صاحبان قنات زیان دیدهاند باید مصالحه شود و الّا وضو و غسل با آن اشکال دارد.
سؤال 1074- شخصی در حریم زمین و قریه دیگران ساختمانی درست میکند، در ابتدا کسی از اهل قریه از ساختن عمارت جلوگیری نمیکند ولی بعد از ساختن آن اعلام نارضایتی میکنند، شرعاً چه کسی مالک این عمارت است؟
جواب: حریم قریه یا خانه، متعلق به اهالی قریه یا صاحب خانه است و ساختمان و تصرّف دیگری در آن جایز نیست مگر به اذن ایشان.
سؤال 1075- آیا حریم قریه قابل تقسیم است؟ در صورتی که قابل تقسیم است آیا معیار، مقدار زمین زراعتی هر فرد است؟ یا معیار مقدار گوسفندان و هیزم و چیزهای دیگری که احتیاج دارند میباشد؟
جواب: با توافق صاحب حق میتوان آن را تقسیم کرد و سهم هر یک به مقدار عرف محل است.
سؤال 1076- در بین اهل قریهای، عدّهای از مردم روستا زمین زراعتی ندارند و بعضی خیلی کم دارند، حریم قریه را بین خود تقسیم کردهاند، آیا اشخاصی که زمین ندارند یا زمین کمتری به آنها رسیده است میتوانند از چراگاه کسانی که زمین بیشتری دارند استفاده کنند؟
جواب: اگر تقسیمبندی کردهاند و راضی شدهاند باید مطابق آن عمل کنند و سهم هرکدام مطابق عرف محل است.
سؤال 1077- در جایی رسم است هرکس علفهای نقطهای از کوه را برای نگهداری دام جمعآوری میکند به طوری که مالک علفهای آن نقطه حساب میشود، بر فرض ثبوت ملکیّت علفها آیا مالک هیزم آن هم میشود؟
جواب: چنانچه آن منطقه جزء حریم روستا و آبادی معیّنی باشد، اهل آن آبادی حق دارند آن را در میان خود تقسیم کنند و بعد از تقسیم، هر یک حق دارند علفها و هیزم آن را بچینند و اگر جزء حریم نباشد در صورتی حق دارند، که آنجا را حیازت یا علامتگذاری و سنگ چین کرده باشند.
سؤال 1078- در بعضی از مناطق روستایی مرسوم است که مردم، کوه و صحرا و مراتع را بین خود تقسیم میکنند و در آنجا کشت میکنند و از علفهای آن استفاده میکنند، با توجّه به این مقدمه به دو سؤال زیر جواب دهید:
الف) اگر کسی علفهای محدوده شخص دیگری را درو کند آیا صاحب آن محدوده میتواند آن علفها را برای خود بردارد؟
ب) آیا صاحب هر محدودهای میتواند علفهای خود را بفروشد و پول آن را بگیرد؟
جواب: الف) در صورت اوّل صاحب ملک حق دارد علفهایی را که بدون اجازه او کندهاند ببرد.
ب) در صورت دوّم گرفتن پول در برابر اجازه کندن آن علفها اشکالی ندارد.
سؤال 1079- یک قطعه زمین موات واقع در بخش گلهدار از توابع شهرستان لامرد فارس در تاریخ 6/ 2/ 1352 به این جانب واگذار شده است. مبلغ یکصد و پنجاه تومان به عنوان وجه نقد بابت واگذاری زمین مذکور در همان زمان جهت عمران و آبادی محل پرداخت نمودهام، آیا این واگذاری که طبق مقرّرات آن زمان میباشد صحیح است؟ و با توجّه به تصرف این جانب، آیا بنده در حال حاضر مالک زمین مذکور میباشم؟
جواب: با تصرّف مزبور حقّ اولویّت دارید و حقّ خود را میتوانید در مقابل عوض و یا بدون عوض به دیگری واگذار کنید و اگر آن را احیا کردهاید مالک هستید.
سؤال 1080- زمینهایی که قبلا مرتع عمومی بوده، دولت اسلامی آنها را تقسیم نموده و به کسانی که واجد شرایط هستند واگذار میکند ولی عدّهای بدون اجازه دولت خودسرانه آنها را شخم زده و تملّک میکنند، آیا مجاز هستند؟
جواب: شرعاً اشکال دارد.
سؤال 1081- 250 الی 300 خانوار از جای دیگر به محلّهای میآیند و در آن سکونت دائمی میکنند، آیا در منافع حریم سابق این محلّه شریک میباشند؟
جواب: باید طبق عرف محل عمل نمایند.