4. آیه (مراقب فرزندان خود باشید زیرا انحرافات شیطانی تدریجی است)
یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ
ای مردم از آن چه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید، چه این که او دشمن آشکار شما است. (168 / بقره)
شرح آیه از تفسیر نمونه
شأن نزول
از «ابن عبّاس» نقل شده که؛ بعضی از طوایف عرب همانند «ثَقیف» و «خُزاعَة» و غیر آن ها، قسمتی از انواع زراعت و حیوانات را بدون دلیل بر خود حرام کرده بودند (حتی تحریم آن را به خدا نسبت میدادند) آیات فوق نازل شد و آنها را از این عمل ناروا بازداشت.
«خُطُوات» جمع «خُطْوَة» به معنی گام و قدم است و «خُطُواتِ الشَّیْطانِ» ، گامهایی است که شیطان برای وصول به هدف خود و اغواء مردم برمیدارد. جمله «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» در پنج مورد از قرآن مجید به چشم میخورد که دو مورد آن در مورد استفاده از غذاها و روزیهای الهی است و در واقع به انسانها هشدار میدهد که این نعمتهای حلال را در غیر مورد مصرف نکنند و این نعمتهای الهی را وسیلهای برای اطاعت و بندگی قرار دهند، نه طغیان و فساد در ارض. جمله «إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ» که متجاوز از ده بار در قرآن مجید به دنبال نام شیطان آمده است، برای این است که تمام نیروهای انسان را برای مبارزه با این دشمن بزرگ و آشکار بسیج کند.
اصل حِلِّیَّت
این آیه دلیل بر این است که اصل اوّلی در همه غذاهایی که روی زمین وجود دارد، حِلِّیَّت است و غذاهای حرام، جنبه استثنایی دارد، بنابراین حرام بودن چیزی، دلیل میخواهد نه حلال بودن آن و از آن جا که قوانین تشریعی باید با قوانین تکوینی
هماهنگ باشد، طبع آفرینش نیز این چنین اقتضا میکند، به عبارت روشنتر آن چه خدا آفریده، حتما فایدهای داشته و برای استفاده بندگان بوده، بنابراین معنی ندارد که اصل اوّلی تحریم باشد، نتیجه این که هر غذایی که ممنوعیت آن با دلیل صحیح ثابت نشده، مادام که منشأ فساد و زیان و ضرری برای فرد و اجتماع نباشد، طبق آیه شریفه فوق، حلال است.
انحرافات تدریجی
جمله «خُطُواتِ الشَّیْطانِ» (گامهای شیطان) گویا اشاره به یک مسأله دقیق تربیتی دارد و آن این که؛ انحرافها و تبهکاریها، غالبا به تدریج در انسان نفوذ میکند، نه به صورت دفعی و فوری، مثلاً برای آلوده شدن یک جوان به موادّ مخدّر و قمار و شراب، معمولاً مراحلی وجود دارد؛ نخست به صورت تماشاچی در یکی از این جلسات شرکت میکند و انجام این کار را ساده میشمرد. گام دوّم، شرکت تفریحی در قمار (بدون برد و باخت) و یا استفاده از مواد مخدّر به عنوان رفع خستگی و یا درمان بیماری و مانند آن است. گام سوم، استفاده از این موادّ به صورت کم و به قصد این که در مدّت کوتاهی از آن صرف نظر کند. سرانجام گامها یکی پس از دیگری برداشته میشود و شخص به صورت یک قمار باز حرفهای خطرناک و یا یک معتاد سخت و بینوا درمیآید. وسوسههای شیطان معمولاً به همین صورت است، انسان را قدم به قدم و تدریجا در پشتسر خود به سوی پرتگاه میکشاند، این موضوع منحصر به شیطان اصلی نیست، تمام دستگاههای شیطانی و آلوده برای پیاده کردن نقشههای شوم خود از همین روش «خُطُوات» (گام به گام) استفاده میکنند، لذا قرآن میگوید:
از همان گام اول باید به هوش بود و با شیطان همراه نشد. این نکته نیز قابل توجّه است که در احادیث اسلامی کارهای خرافی و بیمنطق به عنوان «خُطُواتِ الشَّیْطانِ» معرفی شده است.
مثلاً در حدیثی میخوانیم:
مردی قسم یاد کرده بود که فرزندش را (برای خداوند) ذبح کند، امام صادق فرمود:
«ذلِکَ مِنْ خُطُواتِ الشَّیْطان: این از گامهای شیطان است». (1) در حدیث دیگری از امام باقر میخوانیم:
*****
1- «المیزان» ، جلد 1، صفحه 428.
«کُلُّ یَمینٍ بِغَیْرِ اللّهِ فَهُوَ مِنْ خُطُواتِ الشَّیْطان: هر سوگندی به غیر نام خدا باشد، از گامهای شیطان است». (1) باز در حدیثی از امام صادق چنین میخوانیم که:
«هر کس سوگند به ترک چیزی خورد که انجام آن بهتر است، اعتناء به سوگند نکند و آن کار خیر را به جا آورد، کفّاره هم ندارد و این از خطوات شیطان است». (2)
چگونگی وسوسه شیطان
در اینجا سؤالی مطرح است و آن این که؛ آیه میگوید:
«شیطان به شما امر میکند که به سوی بدیها و فحشاء بروید» مسلّما مراد از «امر» همان وسوسههای شیطان است، در حالی که ما به هنگام انجام بدیها هیچگونه احساس امر و تحریک از بیرون وجودمان نمیکنیم و کوشش شیطان برای گمراه ساختن خود هرگز قابل لمس نیست. پاسخ این است که؛ همانطور که از واژه «وَسْوَسَة» هم استفاده میشود، تأثیر شیطان در وجود انسان، یک نوع تأثیر خفیّ و ناآگاه است که در بعضی از آیات از آن تعبیر به «ایحاء» شدهاست. در آیه 121 سوره انعام میخوانیم:
«وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِمْ: شیاطین به دوستان خود و کسانی که آماده پذیرش دستورات آنها هستند، وحی میکنند» ، همانطوری که میدانیم «وحی» در اصل همان صدای مخفیّ و مرموز و احیانا تأثیرهای ناآگاهانه است. منتهی انسان به خوبی میتواند «اِلْهامات اِلهی» را از «وسوسههای شیطانی» تشخیص دهد، زیرا علامت روشنی برای تشخیص آن وجود دارد و آن این که؛ اِلْهامات اِلهی چون با فطرت پاک انسان و ساختمان جسم و روح او آشنا است، هنگامی که در قلب پیدا میشود، یک حالت انبساط و نشاط به او دست میدهد. در حالی که وسوسههای شیطان چون هماهنگ با فطرت و ساختمان او نیست، به هنگام ایجاد در قلبش، احساس تاریکی، ناراحتی و سنگینی در خود میکند و اگر تمایلات او طوری تحریک گردد که در هنگام انجام گناه، این احساس برای او پیدا نشود، بعد از انجام عمل برای او دست میدهد، این است فرق بین اِلْهامات شیطانی و اِلْهامات اِلهی.
*****
1- «المیزان» ، جلد 1، صفحه 428.
2- «المیزان» ، جلد 1، صفحه 428.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«کُلُوا»: بخورید.
«حَلال»: روا.
«طَیِّب»: پاکیزه.
«خُطْوَه»: گام و خطوات به معنای «گامها» ، جمع آن است.
شأن نزول
1. در شأن نزول آیه شریفه آوردهاند که:
گروههایی از عرب همچون قبیله خُزاعه، بنی عامر و …، بخشی از زراعت و چهارپایانشان را با عناوین گوناگون خرافی و موهوم بر خود حرام ساختند؛ و آنگاه بود که خدا با فرو فرستادن این آیه شریفه، آنان را از این کار ناپسندشان باز داشت.
2. در مورد شأن نزول آیه 170 گفتهاند که:
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله یهودیان را به اسلام فراخواند؛ امّا آنان به جای تفکّر در پیام او گفتند:
ما از پدران خویش پیروی میکنیم که از ما آگاهتر و داناتر بودند و دین آنان را رها نخواهیم کرد؛ و در این هنگام بود که این آیه شریفه فرود آمد.
هشدار از وسوسهها
آفریدگار هستی پس از ترسیم توحید و پارهای از ویژگیهای توحید گرایان و نیز هشدار از شرک و برشمردن بخشی از نعمتهای گرانی که به انسانها ارزانی داشته است، اینک به آنان فرمان میدهد که از نعمتهای او بهره گیرند و هشدارشان میدهد که از شیطان پیروی نکنند؛ چرا که شیطان آنان را به ناسپاسی وامیدارد.
«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً»
هان ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه را بخورید در این آیه، خطاب قرآن جهانشمول است و با همه عصرها و نسلها سخن دارد.
واژه «کُلُوا» امر است، امّا به معنای روا و جواز، نه وجوب؛ و اجازه خوردن میدهد. سپس آن خوردنیها و نوشیدنیها را وصف میکند و چون در میان همه آنها حلال و حرام وجود دارد و هر یک نقشی سازنده یا ویرانگر را در زندگی انسان ایفا میکند، نخست به این موضوع میپردازد که:
از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزهاش را بخورید.
در ابتدای این آیه شریفه توصیه میشود که خوردنیهای مورد مصرف شما حلال باشد و غذای انسان، هنگامی حلال و روا است که اوّلاً خود آن خوردنی یا نوشیدنی روا باشد، ثانیا حقّ دیگری در آن نباشد و عادلانه فراهم شده باشد.
واژه «طَیِّب» را گروهی از مفسّران به همان معنای حلال گرفته و به کارگیری آن را برای تأکید دانستهاند؛ امّا برخی نیز آن را به چیزهای لذّتبخش و پاکیزه و نعمتهای گوارا معنا کردهاند.
«وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ»
و از گامهای شیطان پیروی نکنید؛ چرا که او دشمن آشکار شماست
در تفسیر این جمله، میان مفسّران بحث است:
بعضی واژه «خُطُوات» را به کارهای شیطان معنا کردهاند و برخی به گامهای آن؛ عدّهای آن را به معنای فرمانبرداری از شیطان گرفتهاند، پارهای دیگر به وسوسهها و گروهی نیز به آثار آن.
یکی از دانشمندان میگوید:
«خُطُوات» به معنای گامهاست و همانگونه که انسان با گام برداشتن خود، از جایی به جای دیگر میرود، آیه شریفه هشدار میدهد که مبادا شیطان با وسوسههایش شما را از گناهی به گناه بزرگتر سوق دهد.
از دو امام نور حضرت باقر و صادق علیهمالسلام نقل کردهاند که از جمله گامهای شیطان، سوگند به طلاق و گسستن پیوند خانوادگی و بستن نذر در راه گناه و سوگندهایی است که به غیر نام خدا میشود.
اصل اولیه در همه غذاها «حلال بودن» آنها است
(1) آیه شریفه این پیام را به کارشناسان حقوق اسلامی و فقها میدهد که اصل نخست در همه غذاهای موجود روی زمین، بر روا و حلال بودن آنهاست؛ و ناروا و حرام شمردن هر مادّه خوراکی باید با دلیل باشد.
گفتنی است که گروهی از دانشمندان، عکس این مطلب را دریافت داشته و پارهای نیز از ارائه نظر خودداری کردهاند؛ امّا بیشتر مفسّران و دانشمندان، همان اصل مذکور در پاراگراف قبل را استنباط کردهاند؛ و حق هم همین است.
نجات یا تباهی تدریجی
(2) پیام دیگر آیات شریفه این است که انسان در پرتو برنامه و هدف و همّت میتواند پلّههای رشد و ترقّی را به تدریج پشتسر نهد و به اوج کمال پر کشد و خود را بسازد و بپرورد؛ از طرفی ممکن است کم کم به انحراف و تباهی و گناه در غلطد و به پستترین مراحل نگونساری گرفتار شود و این هشداری است به همه عصرها و نسلها، بویژه جوانان و نوجوانان و حکومتهایی که به سوی خودکامگی میگرایند؛ و به همین دلیل قرآن میفرماید:
از گامهای شیطان پیروی مکنید.
1. مترجم.
2. مترجم.