9. افراد خانواده عامل آزمایش و تربیت یکدیگر هستند
زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ
محبّت امور مادّی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند، ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادّی) است و سرانجام نیک (و زندگی والا و جاویدان)، نزد خدا است. (14/ آلعمران)
شرح آیه از تفسیر نمونه
جاذبه زینتهای مادّی
«شَهَوات» جمع «شَهْوَة» به معنی علاقه شدید به چیزی است، ولی در آیه بالا، به معنی «مُشْتَهَیات» (اشیاء مورد علاقه) به کار رفته است.
درست است که بدون این وسایل، نمیتوان زندگی کرد و حتّی پیمودن راه معنویّت و سعادت نیز بدون وسایل مادّی، غیرممکن است، اما استفاده کردن از آنها در این مسیر، مطلبی است و دلبستگی فوق العاده و پرستش آنها و هدف نهایی بودن، مطلب دیگر. جمله «زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ» که به صورت فعل مجهول ذکر شده، میگوید:
علاقه به زن و فرزند و اموال و ثروتها در نظر مردم زینت داده شده است، در اینجا این سؤال پیش میآید که؛ زینت دهنده چه کسی است؟ آن چه در تفسیر آیه صحیح به نظر میرسد، این است که زینت دهنده، خداوند است از طریق دستگاه آفرینش و نهاد و خلقت آدمی. زیرا خدا است که عشق به فرزندان و مال و ثروت را در نهاد آدمی ایجاد کرده تا او را آزمایش کند و در مسیر تکامل و تربیت پیش ببرد، همانطور که در آیه 7 سوره کهف آمده:
«إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً: ما آن چه را در روی زمین هست، زینت برای آن قرار دادیم تا آنها را بیازماییم که کدامیک عملشان بهتر است». یعنی از این عشق و علاقه تنها در مسیر خوشبختی و
(صفحه 64)
سازندگی بهره گیرند نه در مسیر فساد و ویرانگری. آیه مورد بحث و سایر آیات مشابه آن، هیچگاه علاقه معتدل نسبت به زن و فرزندان و اموال و ثروت را نکوهش نمیکند، زیرا پیشبرد اهداف معنوی بدون وسایل مادّی، ممکن نیست، به علاوه قانون شریعت هرگز برضدّ قانون خلقت و آفرینش نمیتواند باشد، آن چه مورد نکوهش است، عشق و علاقه افراطی و به عبارت دیگر، پرستش این موضوعات است.
منظور از «الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ» و «الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ» چیست؟
واژه «قَناطیر» جمع «قِنْطار» به معنی چیز محکم است و سپس به مال زیاد گفته شده است و اگر مشاهده میکنیم «پل» را «قَنْطَرَه» و «اشخاص باهوش» را «قِنْطِر» میگویند، به خاطر استحکام در بنا یا در تفکّر آنها است، «مُقَنْطَرَه» نیز اسم مفعول از همان مادّه به معنی مضاعف و مکرّر آن میباشد و ذکر این دو کلمه، پشت سر هم، برای تأکید است، شبیه تعبیری که در فارسی امروز رایج است که میگویند:
«فلان کس صاحب «آلاف» و «اُلُوف» میباشد» ، یعنی ثروت زیادی دارد. واژه «خَیْل» اسم جمع است و به معنی اسبها یا اسب سواران، هر دو است، البتّه در آیه مورد بحث منظور، همان معنی اول است. کلمه «مُسَوَّمَه» در اصل به معنی نشاندار است و نشان داشتن آن، یا به خاطر برازندگی اندام و مشخّص بودن چهره و یا به خاطر تعلیم و تربیت آنها و آمادگی برای سواری در میدان جنگ است. بنابراین آیه مورد بحث به شش چیز از سرمایههای مهمّ زندگی که عبارتند از؛ زن، فرزند، پولهای نقد، مرکبهای ممتاز، چهارپایانی که در دامداری مورد استفاده هستند (اَنْعام) و زراعتها (حَرْث) اشاره میکند که ارکان زندگی مادّی انسان را تشکیل میدهند.
منظور از «متاع حیات دنیا» چیست؟
«مَتاع» به چیزی میگویند که انسان از آن بهرهمند میشود و «حیات دنیا» به معنی زندگی پایین و پست است، بنابراین معنی جمله «ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا» ، چنین میشود که؛ اگر کسی تنها به این امور ششگانه به عنوان هدف نهایی عشق ورزد و از آنها به صورت نردبانی در مسیر زندگی انسانی بهره نگیرد، چنین کسی تن به زندگی پستی داده است.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«شَهَوات»: جمع «شَهْوَت» ؛ و به معنای خواستنیها و تمایلاتی است که برای ادامه زندگی جانداران ضروری است و خدای فرزانه به همین دلیل در سازمان وجودشان آفریده است.
«قَناطیر»: جمع «قِنْطار» به معنای «دارایی هنگفت». اصل این واژه، به معنای «محکمکاری» است.
«مُقَنْطَرَة»: از «قَنْطَرَة» برگرفته شده، که صیغه مفعولی است؛ و در اینجا برای تأکید به کار رفته است، به سان «حِجْراً مَحْجُوراً» یا «نَسْیاً مَنْسِیًّا».
«خَیْل»: به نژادی خاص از اسب گفته میشود. اصل این واژه از «خیال» است؛ و بدان جهت به این اسم نامیده شده است که سوار بر آن، شکوه و عظمتی را در خویشتن میپندارد.
«مُسَوَّمَة»: از «سَوَّمَ» به معنای «چرانید» برگرفته شده؛ و «سیما» نیز به مفهوم «نیکو» است و گاه به نشانه و علامت گفته میشود.
موانع شناخت و بینش
در آیهای که گذشت از بینش و خداوندگاران بینش سخن به میان آمد؛ و اکنون در این آیه شریفه، پیرامون موانع بینش و مهمترین چیزهایی بحث میشود که مردم را از راه درست و دریافت و شناخت حق بازمیدارد و آنان را به سوی دنیا و ارزشهای مادّی آن سوق میدهد.
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ»
عشق ورزیدن به خواستنیها از عشق به زنان گرفته تا فرزندان، گنجینههای آکنده از طلا و نقره، اسبهای نشاندار و چهارپایان دیگر و کشتزارها برای مردم آراسته شده است.
در پاسخ به این پرسش که این زینت دهنده زنان، فرزندان و اموال کیست، دیدگاهها متفاوت است:
1. به باور پارهای این زینت دهنده، شیطان است؛ چرا که هیچکس بیش از آفریدگار هستی دنیا و ارزشهای مادّی آن را نکوهش نکرده و از هدف ساختن و دلبستگی به آنها هشدار نداده است.
2. امّا گروهی بر خلاف طرفداران دیدگاه نخست، بر آنند که آفریدگار جهان و انسان، خود ریشه این عشق و خواستن را که همان تمایلات باشند در نهاد بشر سرشته است؛ تا تکلیف کردن آنان و آزمودنشان را در دنیا مقرّر دارد. این گروه بر آیه شریفه زیر استناد میکنند:
«إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً.» (1) ما هر چه را که برروی زمین است، زینت آن ساختیم؛ تا آنان را بیازماییم که کدامین آنان نیکو کردارترند.
3 و برخی نیز بر این اعتقادند که این زینت دهنده، هم خدا است و هم شیطان؛ بدین صورت که آفریدگار هستی، زینت دهنده نیکیها و شایستگیها و ارزشهای والای انسانی و معنوی است و شیطان دلفریب سازنده زشتیها و گناهان در نظر بندگان خداست.
علّت آنکه در این آیه شریفه، پیش از همه، از زنان نام برده شده، این است که به نظر بسیاری، فریبندگی آنان از همه بیشتر است و از پی آنان از فرزندان یاد میشود؛ چرا که دوستی به آنان، گاه انسان را به آلودگی به حرام و گناه سوق میدهد.
روایت کردهاند که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله ، روزی به «اَشْعَث» داماد «حَمْزة» فرمود:
آیا از دختر «حَمْزة» فرزندی نداری؟ پاسخ داد: چرا ای پیامبر خدا! از او پسری دارم و ای کاش ثروت بسیاری داشتم و در راه سلامت و موفّقیّت او انفاق میکردم.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
آری؛ چرا اینگونه نباشد؟ مگر نه اینکه فرزندان، روشنی چشم پدران و مادرانند و در همان حال مایه ترس و بخل و حزن و اندوه آنان؟
1. سوره کَهْف، آیه 7.
در مورد واژه «قَناطیر» و اندازه آن نیز نظرهای مختلفی ارائه شده است:
1. بعضی آن را هزار و دویست «اَوْقِیَة» گفتهاند؛
2 و برخی یکهزار و دویست مثقال زر و سیم.
3. جمعی آن را هزار دینار و یا دوازده هزار درهم دانستهاند؛
4 و پارهای دیگر، هشتاد هزار درهم یا صد رطل.
5. عدّهای گفتهاند:
اندازه «قَناطیر» ، یکهزار دینار است؛
6 و گروهی دیگر آن را به اندازه پوست گاوی آکنده از طلا دانستهاند.
دیدگاه آخر، از دو امام راستین: حضرت باقر و صادق علیهمالسلام نیز روایت شده است.
همچنین در مفهوم واژه «مُقَنْطَرَة» و اندازه آن، دیدگاهها متفاوت است:
1. بعضی آن را دو برابر «قَناطیر» دانستهاند؛
2 و برخی دیگر، نه قِنْطار.
3. عدّهای آن را به «ثروتهای انباشته و روی هم چیده شده» معنا کردهاند؛
4. گروهی دیگر آن را به مفهوم «ثروت و دارایی گرد آمده در یکجا» گرفتهاند.
5 و جمعی نیز معتقدند که «مُقَنْطَرَة» عبارت است از انبوهی از زر و سیم.
پارهای هم گفتهاند که «قِنْطار» تنها به طلای انباشته شده گفته میشود؛ که این نظر، درست نیست؛ چرا که خداوند در این آیه شریفه طلا و نقره را با هم آورده است.
به باور مؤلّف، وجه مشترک همه این دیدگاهها، این واقعیت است که «مُقَنْطَرَة» به ثروتی سرشار و فراوان گفته میشود.
واژه «مُسَوَّمَه» را نیز به صورتهای زیر معنا کردهاند:
1. اسبان دونده.
2. اسبان خوب؛ چرا که واژه «مُسَوَّمَة» از «سیمیاء» که به همین معناست، گرفته شده است.
3. اسبان تربیت شده.
4. اسبان مهیّا و آماده شده برای جهاد و پیکار.
منظور از «اَنْعام» چهارپایان در این آیه شریفه، شتر، گاو و گوسفند است؛ و مقصود از «حَرْث» کشتزار مزارع و بوستانها و باغها است.
تمامی آنچه برشمرده شد، از ارزشهای مادّی و چیزهای دوستداشتنی و مورد پسند انسان است و آدمی بطور طبیعی خواهان آنهاست و در زندگی از آنها بهره میبرد؛ گرچه پس از زمانی از او باز پس گرفته میشود، چرا که بازگشت همه به سوی خداست. بنابراین، زیبنده است که در مورد آنها پارسایی پیشه کرد و به آنچه نزد خداست، روی آورد.
«ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
و این جمله، هشدار است که:
اینها همه، کالاهای ناچیز زندگی این دنیایند و پس از اندک زمانی از دست میروند؛ و سرانجام نیک و حسن عاقبت، تنها نزد خداست.